"عبور از مرحله جنینی"، مجموعه ای است که با این عنوان
در اتووود منتشر می شود، برداشته هایی است از آرکی نت و هدفش بررسی نشانه ها و مراحل
اولیه ی شکل گیری روندهای کاری معماران پرکارِ تاریخ است. شروع این مجموعه با
تاکید بر ابتدایِ مسیرِ این افراد، به ما این درک را می دهد که این سفر از کجا
آغاز می شود و فراز و نشیب هایش چه ها هستند. مجموعه "عبور از مرحله جنینی"،
نگاهی اجمالی به روز های ابتدایی، بی تجربگی و بلند پروازیِ این افراد دارد که به
مرور زمان به استادان معماری تبدیل شدند.
هرتزوگ و دی
مورون قبل از پروژه ی تیت مدرن و آشیانه پرنده، بر روی خانه
آبی یا بلو اسپات کار می کردند. خانه آبی یکی از کارهای
اولیه هرتزوگ و دی مورون بود و هنوز هم در بحث های دفتر که مربوط به کارهای متعارف
اولیه باشد، به آن ارجاع داده می شود. این پروژه خود اوایل دهه 80 توسط یک مجموعه
دار هنری ساخته شد و اولین تلاش برای درگیری در زمینه تصویرسازی و متریال است که دهه
های آینده کاریِ هرتزوگ و دی مورون را متمایز ساخت.
این خانه با رویه سنتیِ هویتِ حومهْ شهری بازی می کند اما در عین حال با یک کار
آگاهانه از خود، یک هویت منحصر به فرد تولید می کند که به او امکان آزادی بازی و
جزئیات غیر سنتی را می دهد در حالی که هنوز هم اجازه می دهد بخشی از تایپولوژی ای باشد
که خودش شامل ان است.
"سرنخ های بصری و دستکاری مصالح، دستورْ زبانی را ایجاد می کند
که کمک می کند تا یادآور معماری هرتزوگ و دی مورن شود."
در حالی که استفاده از یک رنگِ غیر متعارف، خانه را از ریتمِ پیوسته
رنگ های سفید و خاکستریِ یکنواخت خارج می کند، همچنین به این بنا در مقام یک کل اجازه
می دهد تا شمرده، صلب و مرتب به نظر آید؛ در نتیجه با متفاوت بودن است که این بنا
برجسته می شود.
هنگامی که رنگ آبی، جذبِ کنجکاویِ بصری ما می شود، ظرافتِ جزئیاتِ
معماری و تزئینات آن به چشم می آید. حجم معمولی مستطیل شکل با انحنای دیواره شمالی
که برای دوری از خیابان، به داخل خم می شود، تغییر شکل می دهد. سقف شیبدار آن که
شیبی نامتقارن دارد، به آرامی در رقابت با انحنای دیواره سایت است و در طولِ این
عدم تقارن، نمای جنوبی بنا را زیر پوشش خود می گیرد که بسیار ظریف و نفوذ پذیرتر
از حد انتظار است.
"هنگامی که رنگ آبی، کنجکاویِ بصری ما را عمیقا به خود مشغول می
دارد، ظرافت جزئیات معماری و تزئینات آن به چشم می آید."
این ظاهر بازیگوشانه یا ساده لوحانه ی مسکن، حس آشنایی را در کنار حس
بیگانگی به همراه دارد. تقریباً در تمام کارهای اولیه هرتزوگ و دی مورن، استفاده
از تصاویر یا همان بیگانگی ساخته شده به طور مداوم دیده می شود. این تصویر به
عنوان یک واسطه یا پوشش، برای خلقِ آگاهی از طریقِ پاسخِ احساسیِ بیننده به معماری
عمل می کند که از طریق مکانیزم حافظه و خاطره سازی ساخته می شود.
سرنخ های بصری و دستکاری مصالح، دستورْ زبانی را ایجاد می کند که به ما کمک می کند
تا معماری هرتزوگ و دی مورن را یادآور شویم. به دلیل همین رویکرد است که کارهای
هرتزوگ و دی مورون به تأثیر آلدو روسی و احترام و اعتراض وی به سنت های معماریِ
بومی مرتبط است.