تز 1400
مقطع: کارشناسی
دانشگاه: یادگار امام واحد شهرری
استاد راهنما: اشرف السادات نظام الدینی کچوئی
من به دنبال کشف یک انقلاب
اجتماعی و یک الگوی جدید شهری بودم
زنان نیمی از
جمعیت کشور و رکن رکین آن را تشکیل میدهند و سهم زنان در تحولات جامعه بر هیچکس
پوشیده نیست
من در این
پروژه سعی کردم روابط اجتماعی از دست رفته مردم یک روستا را ترمیم کنم
فرهنگی که در
ان مردان و زنان یک قوم و خویش در کمال امنیت و ارامش در کنار هم کار میکردند
شیر زنی به
نام خدیجه" در روستای کلاته خیج زندگی میکند که نمونه کاملی از انقلاب مدنظر
من را عملی کرده است او در این راه مخالفان زیادی داشته (بخصوص مردان) که مخالف
کار کردن زنان روستا هستند درحالی که در گذشته و تاکنون بخش گسترده ای از چرخه
اقتصادی روستاها متکی بر کار کردن زنان بوده است
این زن به
همراه تعدادی از دوستان خود(همگی خانم) دست به احیا و مرمت بخش های تاریخی روستای خود
زده و توانسته با کاربری بخشیدن به انها کسب درامد کند و یک روستای در حال
ورشکستگی را از این امر نجات دهد
من برای رسیدن
به هدف اصلی خود یعنی همدلی بین افراد نیاز به درنظر گیری خواسته انها داشتم که
منحصربفرد ترین خواسته هر فرد آرزوی" وی میباشد
این آرزو"
بین افراد ساکن مشترک بوده و توانستم از این ارزو به عنوان یک سوخت برای حرکت و
تفکر در خلق بافت جدید شهری استفاده کنم
در حین شکل
گیری بافت شهری جدید من (درقسمتی خارج از بافت تاریخی) الگوی قدیمی و سبک زندگی
ایلوار تاثیر بسیار زیادی داشت