در این کتاب کاملا قابل رجوع، سیمون ریچاردز(Simon Richards) مفهوم نَفْس لوکوربوزیه را تحلیل و انگیزه های این معمار را دوباره بررسی می کند، و به یک فهم تازه درباره ی پیوندهای روشن فکریِ او با دیگر اعضای آوانگاردِ قرن بیستم می رسد. ریچاردز نشان می دهد ایده های لوکوربوزیه چگونه روش های تعمق فعلی درباره شهر را رد می کند و او بر توجه به راه های مفهوم نَفْس که می تواند بر شکل ساخت محیط تاثیر گذارد، تمرکز می کند.
با وجود اینکه لوکوربوزیه هرگز با صراحت ایده ی خودش را تعریف نکرد، ریچاردز شواهد بسیاری از این موضوع را در نوشته ها و کار او در حوزه ی شهری کشف می کند.ریچاردز استدلال می کند که لوکوربوزیه مدیون فیلسوف روشنگری به نام بلِیس پاسکال (Blaise Pascal) بود، شخصی که معتقد بود، فرد باید از جامعه کنار بگیرد و در خلوت در سرشت خداوند و خودش بیاندیشد. بر همین اساس، شهرهای لوکوربوزیه در راستای جدایی مردم در آپارتمان های شبه سلول، به منظور [فراهم آوردن فضایی برای] مکاشفات روحانی در نظر گرفته می شود.
ریچاردز، موقعیت لوکوربوزیه را در زندگی خردورزانه قرن بیستم در روشناییِ چنین درک تازه نشان می دهد، وهمچنین او یک رابطه ی هم ارز، نا شناخته وغبار زمان گرفته را بین تفکر لوکوربوزیه و چهره هایی همچون آلبر کامو (Albert Camus) و ژرژ باتای (Georges Bataille) شناسایی می کند.
سیمون ریچاردز: دپارتمان تاریخ هنر و تئوری، دانشگاه اِسِکس، انگلستان