این اثر بزرگ نوشته ی مانفرود تافوری در سال 1987 با ترجمه ی پلیگرینو دِ آسایرنو و رابرت کونولی به چاپ رسیده است ؛ تافوری یکی از مهمترین تئورسین های تاریخ نویس و منتقدِ معماری و شهرسازی است که نقد خود را ازرهیافت های سنتی، به بررسی های تاریخی، نقد آنالیزهای تاثیرگذار بر آوانت گاردها و مباحثات معماری ارائه می کند .
تافوری مرز بین واقعیت و ایدولوژی را می یابد، این مرز است که ایدولوژی آوانگارد را میان خواسته هایش جای می دهد و در تکنیک و اسلوب کاری اش ترجمه می کند و راهی است که امر اوانگارد به منظور سازش با دنیا و شرایطی که موجودیتش را ممکن می سازد، تجربه می کند .
تنها باترکیب مدهای فکری و سبک های ساخت و پرداخت، تافوری توانست شبکه ای دقیق از منابع، مقایسه ها و تمثیل ها را به شکلی طراحی کند که تفسیر تاریخ درقامت باستان شناسیِ اتفاقات پراکنده و شرح های مختلف به جای در نظر آوردنشان همچون روندی واجد پیشرفت خطی یا پرداختی به هم فشرده منتهی شود . در این تعریف روش شناسانه، او اظهار دارد که این کارتاریخ شناسانه باید نه تنها درموضوعات و چندگانگی هایش بلکه در چالش خود پروژه ی تاریخی و عملکردهای بنیادینش و زبانی از تاریخ که پروژه به خدمت گرفته است، مورد دقت قرار گیرد .
" محیط و لابیرنت " سیر گسترده ای از پیرانسی تا پست مدرنیسم را ارائه می دهد . پیرانسی " معمار نابکار " ، زبان معماری را در راه هایی به کار برد که مرزهای سنتی را نابود کند . آوانگاردهای قرن بیستم دو زمینه ی مهم پیرانسین، " مرز فرم ها و ... شدت و فشار وقوع یافته ی خودِ فرم ها " را ادامه می دهند . تافوری خاطر نشان می کند که آنچه امکان دارد محرک اجتماعی و نظمی طبیعی در میان تفسیر " بوطیقای تعدی " ظاهر شود، همان طور که در گسترش کلان شهرها به عنوان صحنه سازی فوتوریست و حالت تئاتر یا برخورد میان آلمان و آوانگاردهای شوروی در برلین ِ اوایل سال های 1920 وجود دارد، صرفا به منظور تکنیک های زیبایی شناختی، مدون و خودارجاع پدیدار می شود.
با پیاده سازی و بازتعریف ساختار ایدولوژی آوانت گارد، تافوری ارتباط میان آوانگاردها و سه تا از بهترین سیستم های جهانی پلانینگ را تحلیل می کند : یو اِس اِس آر در آستانه ی 5 سال ابتدایی طرح ؛ ایالات متحده ی آمریکا نزدیک به برنامه ی اقتصادی نیو دیل ؛ و ویمر آلمانی درگیر سیاست های اجتماعی . در سال های 1970، او مشاهده می کند که مکانیسم های کنترل و برنامه ریزی فضاهای شهری با واقعیات سیاسی مواجه ای عمیق می کند . او کارهایی را در میان آثار معمارانی همچون استرلینگ، روسی، گِرِگوتی، ونتوری، آیزنمن، گریوز، هیداک، آرگست و گَاندِلسوناز مورد بحث و بررسی قرار داد و دریافت که امر آوانگارد واخورده، در یک گفت و شنودِ نامحسوس با فرم ها درگیر است و می خواهد "بازیِ مهره ی شیشه ای " را بازی کند .
اینجا می توانید مقاله ای را بیابید که که مبتنی بر ارا و افکار تافوری به لوکوربوزیه پرداخته
اینجا نیز می توانید مصاحبه داراب دیبا با رابرت ونتوری را بیابید
اینجا نیز مصاحبه ای از پیتر ایزنمن را مشاهده فرمایید