پیگیری فصل مشترک فرهنگ ونیزی از آغاز قرن شانزدهم تا اولین دهه ی قرن هفدهم رویکردی است که مانفردو تافوری در کتاب " ونیز و رنسانس " باترجمه ی جسیکا لِوین و انتشارات اِم اِی کمبریج ،اِم آی تی پِرِس در سال 1989 دنبال می کند . تافوری داستانی شامل شخصیت ها و شگفتی های بسیار را خلق می کند که آندرِا گیریتی و لئوناردو دونای رئیس جمهور، معماران و هنرمندان سانسُوینو، یرلیو، پالادیو، اِسموزی و دانشمندان فرانسِسکو بازالی و گالیله را درگیر کار خود کند . او این درگیری را که جنگی برای معماری در قامت حقیقت مطلق و حکومیتی شایسته ، ثبت می کند و آن را با اسطوره هایی که از آن ها الهام گرفته است، مقایسه می کند .
جیمز آچرمن در روزنامه ی رِنِسانس کوآرتِرلی می نویسد : " تافوری یکی از شخصیت های تاثیر گذار در تاریخ معماری رنسانس و دوره های مدرن امروزی است... این اثر تنها کاری ساده درباره ی محیط فیزیکی شهر ونیز نیست، بلکه معرفی رنسانس ونیزی است که به احتمال زیاد کاری متعلق به هر پژوهشگرِ نگران، در باب فرهنگ آن زمان است . "
هربرت ماسچَمپ در روزنامه ی نیویورک تایمز می نویسد : " یکی از برجسته ترین اندیشمندان معاصر... مثال های تافوری تولید انگاشت های تاریخی را بسیار پیشرفت داده است . "