سیا ارماجانی، هنرمند ایرانیْ آمریکایی،
فردی که آثارش با مدیا هایی چون معماری، دموکراسی، ریاضیات و مردم، پیوند خورده
است، بر اثر نارسایی قلبی در مینیاپولیس، درگذشت. موزه هنرِ متروپولیتنِ نیویورک،
که اولین موزه در ایالات متحده است که به مرور گذشته آثار این هنرمند پرداخت، مجموعه
"سیا آرمجانی: این خط را دنبال کن" را در سال 2019 ارائه کرد. وی در
مانیفست خود اینطور نوشته است: "مجسمه سازیِ عمومی، جستجویِ تاریخِ فرهنگی
است كه خواستار وحدتِ ساختاری، بین آن ابژه و محیط اجتماعی و پیرامونی اش می باشد
که باید باز، در دسترس، مفید و همگانی باشد."
ارمجانی در سال 1939 در یک خانواده
ثروتمند از تجار برجسته ی نساجی در تهران متولد شد. وی در دوران کودکی با پخش
"نامه های شبانه" در جهت گسترش اندیشه های محمد مصدق، نخست وزیر منتخب،
تلاش می کرد تا چشم انداز دموکراتیک و سکولار حزب منتخبش یعنی جبهه ملی را ترسیم کند.
این نامه ها، منبعِ الهامِ مجموعه کارهایش در طول سال های 64-1957 بود. در سال
1960، که ایران هنوز تحت حکومت محمدرضا پهلوی بود،ارمجانی با فشار خانواده اش برای تحصیل
در رشته هنر و فلسفه در کالج مکالستر به سنت پل در مینه سوتا، سفر کرد. تا پایان
عمرش، سنت پل، منزلِ گوشه نشینی این هنرمند باقی ماند.
فعالیت هنری ارمجانی با ورود دو اثر او،
به دوسالانه نقاشی و مجسمه سازی در سال 1962 در مرکز هنری واکر، آغاز شد. آنها اولین
موسسه ای شدند که یکی از آثارش را نمایش دادند و این اثر رابطه ای بین هنرمند و
موزه را آغاز کرد که تا زمان مرگ ارمجانی پابرجا بود. در زمان تدریس در کالج هنر و
طراحی مینیاپولیس، وی با باری لِوا آشنا شد که هنر مفهومی را که از نیویورک می آمد،
به او معرفی کرد.
ارمجانی برای ادای سهم خود در نمایشگاه داستانی"اطلاعات" در موزه هنرهای
مدرن 1970، از فناوری پیشرفته رایانه ای برای ایجاد عددی بین صفر و یک در سال 1969
و برج داکوتای شمالی در سال 1968استفاده کرد. هدف این برج این بود که گلدسته ای را
نشان دهد که بر تمام داکوتای شمالی سایه می افکند. در آن سال، او "پلی بر
درخت" را ساخت که پل چوبی ساده ای بود که وسط آن پیچ خورده تا فضایی برای یک کاج
همیشه سبز را ارائه دهد که توسط صندوق مالی هنرهای مردمی نیویورک در سال 2019 به
نام "9 هنرمند / 9 فضا" بازسازی شد. مجموعه "فرهنگ نامه ی
ساخت" از ارمجانی در سال 75-1974،
متشکل از بیش از 1000 مدل مقوا و چوب بالسا از عناصر بومی معماری آمریکا بود.
در دهه های 80 و 90 میلادی،ارمجانی ایده
های خود را به کارهای هنری بزرگتری از جمله پل برجسته "ایرنه هیکسون ویتنی"
(1988)، گسترش داد که باغ مجسمه سازی مینیاپولیس را از طریق یک فضایِ سر به فلک کشیده
یِ آبی و زردِ منقوش به اشعار قلم زده شده ی رابرت اشلی و غرفه ی قفسْ مانندِ
گازبو برای چهار آنارشیست (مری ناردینی، ایرما سانچینی، ویلیام جیمز سیدیس، کارلو
والدینوسی) به پارک لورینگ متصل می کرد.
برای المپیک 1996 آتلانتا،ارمجانی دیگِ مشعلِ المپیک را طراحی کرد و آن را در بالای
یک برج فلزی قرار داد. فلوجه در سال 05-2004، یک بنای یادبودی علیه جنگ عراق با
عناصر برگرفته ازنقاشی گئورنیکای پیکاسو در سال 1937 می باشد. کلکسیون اثار ارمجانی
را با بیش از 50 نمایشگاه انفرادی می توان در مجموعه های نمایشگاهی واکر، موما،
موزه هیرشورن و باغ مجسمه ها در واشینگتن، موزه بریتانیا در لندن و بسیاری موزه
های دیگر دنبال کرد.
دو متن دیگر در مورد نگاه سیا ارمجانی به هنر و فهم او از اثار معماران بر اتووود منتشر شده است که می توانید اینجا و اینجا ان ها را مشاهده و مطالعه فرمایید.