مراد از مفهوم پدیده عینی که کریستین نوربرگ ـ شولتز در مقاله "پدیده مکان" بدان اشاره می کند چیست، چرا که این واژه هم به تجربیات در بعد ملموس و هم ناملموسشان اشاره دارد؟
پدیده ها تظاهرات و تبارزهای خاص، ویژه و منحصربه فردی از اشیا واقعی و روابط واقعی میان اشیاند، درست همان چیزی که: هر روزه از سر و کار داشتن مردم با این اشیا، وضعیت ها و روابط حاصل می اید.
پدیدارشناسی کنش تعریف مرزهایی است که ان هویت خاص را می افرینند. من نامی دارم که به کیفیت منحصر به فرد و ویژه من معنا می دهــــد ( که البته فهمی کاملا انتزاعی است)، نام من تجربه تعامل با من یا افزودن من به یک سیر اجتماعی را به نمایش می گذارد (که البته تمامی شان تجربیاتی عینی اند) بنابراین ما از یک میانْبُر برای تدقیق کیفیت ویژه ای که کلیف ـ نام مصاحبه شونده ـ دارد استفاده می کنیم، این نام است که موجب می شود دیگران پی ایندهای برامده از "چگونه کلیف بودن یا هستندگی اش" را از طریق تجربیات شخصی و استنتاج پیش بینی کنند. برای مثال این عبارت: "اوه، کلیف دارد به این جا می اید. پس بهتر است زودتر از این جا برویم" اشکارکننده یک فضای خاص است و پاسخی مشخص است و معین به کیفیتی که من در مراودات اجتماعی ام دارم.
اتووود پیش از این مقاله معروف" تفکر هایدگر بر معماری" نوشته کریستین نوربرگ ـ شولتز را در سه بخش
بخش اول ـ جهان، چیزها و زبان هستی
بخش دوم ـ هستی شناسی مکان، شعروارگی سکونت، روح مکان و خاطره جمعی
بخش سوم ـ معماری و بود و باشِ متفکرانه هستنده ها
منتشر کرده است