براي طراحي يك پل جديد، لازم است كه مفهوم عملكرد پل را در طراحي خود منعكس كنيم و ساختار پل را در تخيل خود قرار دهيم. در گذشته، معني پل تنها ارتباط فاصله ي بين 2 مكان بوده است و حتي در امروزه پل به عنوان فضاي عبور و مرور و يك وسيله ي ارتباط دهنده ي افقي، تداعي مي شود.
طراحي اين پل اينگونه است كه سطح زمين را به دو قسمت تقسيم مي كند؛ يكي قسمت بالاي پل كه براي عبور و مرور افراد و دوچرخه سواران مي باشد وديگری، قسمت زيرين پل است كه آب جريان دارد. اين پل(آمستردام) يك رابطه ي عقلاني و انساني را بين 2 عنصر آب و هوا ايجاد مي كند. در واقع مي توان گفت كه پل، از يك سري ورقه هاي نسبتا نازك تشكيل شده كه بارهاي زنده ی زیادی را تحمل مي كند و آنها را به سازه ي خود انتقال مي دهد.
این ورقه هاي نازك، به صورت اورلپ بر روي هم پوشيده مي شوند. ارتفاعات متفاوتی كه بر روي اين پل ايجاد شده، باعث مي شود تا بيننده احساسات زیادی را در طول مسير پل تجربه كنند. اين پل از قسمت هايي چون؛ كافه و تراس جلوي كافه، موزه ي هنر هاي تجسمي كه در بيرون واقع شده و يك تعميرگاه دوچرخه تشكيل شده است.
تراس رستوران يك احساس آرامش بخشي را به حاضرين القا مي كند. تعميرگاه دوچرخه در قسمت زيرين اين پل قرار گرفته است و داراي دسترسي آسان از قسمت ورودي پل مي باشد. گرچه اين پل(آمستردام) دارای فضاهاي عملكردي بسياري است، اما ايده ي اصلي طرح، كه همان عبور و مرور مي باشد، را حفظ كرده است.