هنرمند چینی، آی وِی وِی، در 3 اوریل 2011، در فرودگاه پکن بازداشت شد و به دنبال ان کابوسی کافکایی را برای 81 بازداشت بدون محاکمه تجربه کرد، او با اتهام هایی همچون خرابکاری و تقلب بازداشت شد. تمام این ها در نمایشی با بازی هاوارد برنتن، که از کتاب مرد معلق نوشته ی بارنابی مارتین اقتباس گردیده به روی صحنه رفته است، کتاب نگاشت سخنان خود آی وی وی است.
ایده اصلی برگرداندن کتاب به نمایش نامه خود ای وی وی و اثار اوست. برای هنرمندی که یکی از ایده هایش سوار هواپیما کردن 1001 نفر چینی و اوردن ان ها به المان برای پخش کردن دانه های ساخته شده افتاب گردان بر کف توربین هالِ تیتِ مدرن است، حبس و زندانی شدنش، اگرچه گروتسک وار است اما در عین حال از بسیاری جهات می تواند بزرگترین و مهم ترین اثر زندگانی اش نیز باشد.
جیمز مک دانلد؛ کارگردان تئاتر نیز این نکته را به خوبی دریافته اند، صحنه گالری ایست لخت، یک جعبه بزرگ که به سلول زندان هنرمند تبدیل شده است. نمایشگرها از نمایش فیلم می گیرند و ان را همچون یک پرفرمنس در اقصا نقاط جهان پخش می کنند، البته نمایش معایب و کاستی های خاص خودش را هم دارد، بخش هایی از نیمه اول فیلم به شدت غیر دراماتیک هستند و روایت ارائه شده از مراودات میان مقامات چینی نیز قانع کننده نمی باشند. اما قسمت هایی که به تعریف هنر مفهومی از سوی آی وی وی برای مقامات چینی که تنها هنر ارزشمند را در قامت هنر کلاسیک و فرم های کامل می بینند، می گذرد، بی نهایت خوب از کار درامده است و البته تک گویی پایانی نمایش که به دفاع جانانه آی وی وی از ازادی بیان می پردازد نیز از بخش های درخشان نمایش می باشند.
فریبا شفیعی در مقاله آی وِی وِی؛ پاپ آرت و ماهیت زدایی شی دلالت گر از رهگذر جامعه ی مصرفی سعی کرده نگره آی وِی وِی به مفاهیم پس زمینه اثر هنری را نفسیر کند