کارهای لبوس وودز از انتهای دهه 90 تا سال های پس از ورود به قرن بیست و یکم بر خود فضا متمرکز است و این جهت گیری خلاف امد مواجه او با معماری پیش از این بازه زمانی است، برهه ای که او به واقعیت های ملموسی هم چون جنگ در زاگرب یا سیاست جدایی سازی فضایی و کالبدی در برلین می پردازد، با نگاهی به اثار لبوس وودز این پرسش در ذهن مخاطب شکل می گیرد که او واقعیتْ مبنا بودن معماری را به چالش می گیرد، او تمام تلاشش را بر گریز از قواعد دست و پا گیری موکد می سازد که حکومت ها مقرر ساخته اند، از همین روست که معماری اش بی نهایت ضد جاذبه و فراتر از معماری است که به اجبار بایستی در ان ها زندگی کنیم.
اثار او غالبا بن مایه های علمیْ تخیلی دارند، البته اثار دهه های 80 و 90 او همگی فضاهایی یوتوپیایی برای گریز از محدودیت های سیاسی برامده از ایده ئولوژی را در نظر می اورند، اثاری که یه هیچ رو بر اساس سلسله مراتب رایج شکل نگرفته اند بلکه به گفته خودش ناـ سلسله مراتبی اند.
کنش معمارانه لبوس وودز به این معیارها محدود نمی شود، او در پروژه هایی همچون منطقه ازاد زاگرب یا برلین زیرزمینی، تفکرات سنتی بر بازسازی را نیز به چالش می گیرد. او به جای پاک کردن اثار به جای مانده از بمباران ها و پنهان کردن شواهد درگیری های اجتماعی، به نوع جدیدی از محیط هایی می اندیشد که تحت شمول ان فضاهای ازاد و با دسترسی فراگیر و بی نهایت غیر سلسله مراتبی به جای مانده از منش شکست خورده مبتنی بر معماری سلسله مراتبی می اندیشد. او بر قراری با شکاف ها و حفره های به وجود امده در ساختمان ها برخورد می کند که گویی بایستی با چرایی ایجاد این ضایعات بر مجموعه پرداخت، اثار او بر اساس این ره یافت در طراحی فیوچریستی و سورئالیستی می نمایند و به دنبال تولید حوزه هایی از معماری الترناتیو می گردند.
لبوس وودز ایده اشوب و تخریب را ایده ای منفی می دید اما به این نیز می اندیشید که چگونه می توان معماری را از دل همین مفاهیم استخراج کرد. معماری او عملا محصول تخریب اگاهانه ارکه تایپ های تثبیت شده و نزدیک شدن به پرتوتایپ هایی است برامده از دل انچه عملا و عمیقا ناممکن می نماید. نوع تحقق امر ناممکن.
اتووود همیشه برای نگاه لبوس وودز به معماری و نحوه به چالش کشیدن گفتمان های رایج معماری توسط او اهمیت بسیاری قائل بوده است، نمونه ان چاپ دو یادداشت از وی بوده است یکی با عنوان دیوارهایِ تغییر؛ لبس وودز و هرمنوتیک عناصر شهری با برگردانی از فریبا شفیعی و دیگری یادداشت معماری پس از یازدهم سپتامبر ـ درجه ی صفرِ شهر