خانه ویتگنشتاین خانه ای به سبک مدرن است که معمار اتریشی پول اینگلمَن و فیلسوف اتریشی لودویک ویتگناشتاین آن را در کوندمَنگِس در وین ساخته و طراحی کرده اند . در سال 1925، خواهر ویتگنشتاین ، مارگاریت استونبِرگ ـ ویتگنشتاین ، اینگلمَن را برای طراحی و ساخت یک خانه بزرگ شهری به خدمت گرفت . مارگارت همچنین برادرش را برای کمک در طراحی خانه دعوت کرد تا کمی مشغول گردد، زیرا او در هنگامی که معلم مدرسه ابتدایی بود، یک پسر را به دلیل پاسخ اشتباهش زند و پسر هم غش کرده بود و او به همین دلیل دچار افسردگی شده بود .
معمار ساختمان، ویتگنشتاین را می شناخت از زمانی که در اولموتز به عنوان سرباز توپخانه کار می کرد . اینگلمَن یک خانه محافظه کارانه ی مدرنیستی بعد از سبک آدولف لوس طراحی کرد که شامل سه بلوک مستطیل شکل بود . ویتگنشتاین علاقه بسیاری به طراحی پروژه و پلان های اینگلمَن پیدا کرد و خودش را بیش از دو سال درگیر پروژه کرد . او بر پنجره ها، درها، دستگیره درها و خنک کننده ها تمرکز کرد و می خواست هر دیتیل دقیقا همان طوری باشد که او مشخص کرده بود و این در وضعیتی بود که هر کس دیگر به جز او در این مرحله درگیر پروژه بود، آن را تمام شده فرض می کرد .
ویتگنشتاین مهارت های مهندسی خود را حتی در کوچک ترین دیتیل ها به کار بست بنابراین همه عناصر با زیبایی تمام با هم کار می کنند و هر اتصال آشکارا بخشی از خانه بود و بازشوها با سادگی تمام به پوسته سفید نما پانچ شده بودند . گچبری وجود نداشت و ستون ها برجسته بودند، نه با سرستون بلکه با ابعاد کاهش یافته گوشه ای منفی از فضای خانه شکل گرفته بود . دیوارها به شکلی تمیز و دقیق، در پوشش سقف متوقف شده بودند و سقف هم با همین اتصال دقیق همان طوراجرا شده بود که قرنیز ها و ازاره ها پنهان شده بودند . با وجود هر نمای برجسته و هر اتصال در زمینه اصلی نما، هیچ جایی برای اشتباه در ساخت وجود نداشت .
مسلما، مبلمانِ در، پرقدرت ترین عنصر در دوران مدرن بود . لوله های برنجی خمیده ساده ای، در غالب دستگیره ها به کار رفتند ولی دقیقا به درون درهای فلزی متصل شده بود، با هیچ پوشش یا صفحه محافظی، تنها برای سوراخ کلید این درهای فلزی به شکلی دقیق، بریده شده بودند . هیچ فضایی برای حرکت یا ساخت بی کیفیت عناصر وجود نداشت . پنجره ها، جرزهای استیل باریکی را نمایان می کردند که بر ارتفاع اتاق های تاکید می کرد و در حالی که ماهیت تمام اتصالات به دنبال آن بود که چشم، مجذوب فضا و نور شود و نه دیتیل ها .
یکی از مشهورترین قصه های این خانه آن است که ویتگنشتاین از تناسبات راضی نبود و پوشش سقف اتاق ها را برداشتند و 30 میلی متر آن را پایین تر آوردند . این شاید کاملا با ایده خاص این خانه مطابقت داشته باشد که چه می شود وقتی که یک منطق دان خانه ای می سازد ولی زمانی که خانه به خالص ترین شکل فضاها تجزیه می شود، تناسبات یکی از کوچک ترین ابزارهای همراه این اثر به حساب می آید .
ویتگنشتاین بعد از تکمیل خانه به کمریج بازگشت تا در فضای خالص کلبه ی چوبی ساده ای به نوشتن ادامه دهد . آدولف لوس، کسی که ویتگنشتاین بسیار از او تاثیر پذیرفته بود می نویسد، یک کشاورز می تواند خانه ای زیبا بسازد درجایی که معمار نمی تواند " معمار، همچون بسیاری از ساکنان شهر، هیچ فرهنگی ندارد . معمار اطمینان کشاورز را ندارد کسی که فرهنگ دارد . ساکن شهر شخصی است که از ریشه خود کنده شده است . مقصود من از فرهنگ، تعادل میان هستی درونی و بیرونی بشر است که به تنهایی عمل و تفکر منطقی اش را ضمانت می کند . " این ایده ی خاص فرهنگ شاید دلیلی است که ویتگنشتاین در کلبه ای چوبی احساس راحتی بیشتری می کرد .
ساخت این خانه در دسامبر سال 1926 کامل شد و کریسمس همان سال خانواده در خانه شان جمع شدند و اتمام پروژه را جشن گرفتند . بعد از جنگ جهانی دوم، این خانه به شکل سربازخانه و اصطبل سربازان روسی درآمد و تا سال 1968 متعلق به توماس استونبرگ، پسر مارگارت بود که به یک سرمایه دار برای تخریب فروخته شد و تا دو سال بعد این خانه همچنان با خطر تخریب مواجه بود . در آخر، کمیته نشانه های شهری وین آن را از تخریب نجات داد ـ بعد از اعتراض برنارد لِینتِر ـ و در سال 1971 ازآن یک مونومان ملی ساخت و از سال 1975 دپارتمان فرهنگی سفارت بلغارستان را در خود جای داد .