فضای منفی از منظر مفهومی در دل واژه های متفاوتی نشسته است که از میان ان ها می توان به وقفه pause، فاصله interval، نابودگی nothingness، سکوت silence، تهی بودگی emptiness و خلا void اشاره کرد، جدا از انکه باید بپذیریم نفی گری negativity به معنای پوچ گرایی nihilism نیست، بلکه می توان بدان وجه مثبت و ایجابی داد و در قامت ناهمسانی زنده و فعالی که امکانی بر تحقق زبان، حدوث تجربه، اتخاذ تصمیم و تکوین قضاوت می گشاید تعبیرش نمود. بایستی این نکته را نیز مد نظر قرار دهیم که به موازات این تنوع معنایی و واژگانی، شاهد تکثر تعبیری متبادر بر این مفهوم نیز هستیم. اتووود سعی می کند در سلسله ای از تکه نوشتارها وجوه متفاوت تبلور فضای منفی را در گستره های متفاوتی از کنش فکری و عینی بازنمایاند.
مارتین هایدگر در نوشتاری تحت عنوان "چیز" فضای منفی را اینگونه توصیف می کند:
خلا و تهی بودگی، ان چیزی است که درون ظرف را پر می کند، فضای خالی و تهی، بعد نابودِ کوزه، دقیقا همان چیزی است که ظرف را برگرفته و نگاه می دارد، اما اگر نگاه داشتن و دربرگیری به واسطه خلا درونی کوزه حادث می شود و به انجام می رسد، بنابراین کوزه گری که اطراف و پایین کوزه را شکل می دهد، کوزه را نمی سازد، او صرفا به خاک رس شکل می دهد، نه او به خلا شکل می دهد. چیزیت و شیئیت ظرف نه در ماده متشکله اش که در خلا درون گیرش نهفته است.