شما از معماری در قامت مجسمه یاد می کنید. ایا به گمان شما صحبت از معماری به مثابه هنر صرف امروزه منسوخ نشده است؟
معماری یک هنر کاربردی است. بله معماری مجسمه ایست با درب ها و پنجره ها و بازشوها و نورگیرها. و این فضاهای منفی اصلا کیفیت های یک مجسمه را تخریب نمی کند، به عکس ان را تکمیل می کند. در کل می توان گفت معماری مجسمه ایست که ژست های انسانی به خودش می گیرد و به این ژست ها پاسخ می دهد.
البته این واقعیت ـ کاربردی بودن معماری ـ احتمالا ان را تا اندازه ای مخدوش و مشمئز کننده می کند. شاهد این مدعا، هنری مور است؛ مجسمه سازی که بهترین مجسمه های مدرن را ساخت اما هیچ کدامشان در فهم متعارف کارکردی نداشتند و البته ایسامو نوگیچی را هم داریم؛ مجسمه ساز بزرگی که اشیایی مفید فایده ـ همچون میز ـ ساخت و در کانتکست هنر مدرن غرب هیچگاه مورد توجه در خور قرار نگرفت. ایا این عجیب نیست؟ ایا ما فراموش کرده ایم که یکی از بزرگترین هنرمندان رنسانسی؛ بنه ونتو سلینی، اساسا یک پیش ور و صنعت گر بود؟ خدا را شکر که در هند واژه ارجاع دهنده به پیشه ور و هنرمند یکی است.