شما همیشه نسبت به فضای باز حساس بوده اید؟
گشودگی به اسمان همیشه در اقلیم های گرم حائز اهمیت بوده است. این مسئله یک جنبه عملی هم دارد، در خانه های تک اتاقه که غالبا برای فقرا طراحی می شود، حیاط به مثابه یک اتاق اضافه در نظر می اید. اما این فضای باز بعدی متاقیزیکی هم دارد، فضای باز یعنی حل شدن در گشودگی، درست همچون گرویی که زیر درختی نشسته است. او از مرزهای یادگیری فراتر می رود و در نوعی از خلسه روشنگرانه گم می شود، وقتی در ساحل می نشینید، یک چنین حسی به شما دست می دهد. معماری نیز از نظر من بعدی رازورزانه و متافیزیکی دارد.
این یک ماهیت غیرطبیعی است که از ابتدای زمان با ما بوده است، انسان با استفاده از مواد مرده ای همچون اجر و سنگ به بیان احساساتی می پردازد که او را به وجد می اورند. کوربوزیه مذهبی نبوده است، اما حس عمیقی نسبت به امر مقدس و متاقیزیکی داشته است، در غیر این صورت چگونه می توان دو پایت بر زمین باشد و رونشان را بیافرینی؟