در همکاری با معمار ژاپنی آراتا ایسوزاکی، مجسمه ساز بریتانیایی آنیش کاپور سالن کنسرتی حبابی و قابل حمل برای تور کشوری فستیوال لوسرت طراحی کرده است. او لقب "کشتی نُوا" را به این پروژه داده است. کاپور که به دلیل ساخت اینستالیشن های انتزاعی غول پیکر شناخته شده است؛ هنر و صنعت خود را به یک مقیاس کاملا جدید برده است: حجمی پیازی که می تواند 500 نفر را در زیر غشای پلی استر خود جای دهد.
این ساختار عجیب و غریب گروه کاملی از جوامع مختلف را تشویق می کند تا در سراسر دنیای مجازی، تشابهاتی از آن چون تخم مرغ گم شده ی گودزیلا، چادر سیرک غول آسا و حتی رحم یک موجود خارق العاده را به آن نسبت دهند. از سوی دیگر، کاپور از اصطلاحات اساسا معماری برای توصیف این کشتی استفاده می نماید: "این ساختار، فضایی برای جامعه و برای موسیقی در محفظه ای از رنگ و فرم را تعریف می کند."
این احساس محصوریت و اشغال فکری با رنگ و نور، سرزمینی آشنا برای کاپور است: او یک ساختار مشابه مسکونی استثنائی در میان شبستان گرند پلیس در پاریس در سال 2011 با نام لِویاتیان ساخت. این اثر به دلیل مهندسی عجیب خود به ماسبقی برای این شبستان و کیفیت تجربی خود اثر بدل گردید (کاپور در ساخت و ساز مورد استفاده در این اثر از فرمول سازی هایی استفاده کرد که برای تکمیل آن 20 سال تلاش نموده است).
این هنرمند تمایل خود برای ایجاد یک فضای دارای تاثیرات احساسی برا ساکنان خود را اینگونه توصیف می کند: "بازدیدکنندگان دعوت می شوند تا به درون اثر قدم بگذارند، خود را در رنگ ها غوطه ور یابند و من امیدوارم این اثر تجربه ای از تعمق و شاعرانگی باشد.
طراحی با استفاده از پیشرفته ترین تکنولوژی ها صورت گرفته و کار تنها به صورت بصری با ما گفتمان نمی کند اما بازدیدکنندگان را به سفری برای کشف کامل احساس و روان می برد." بدین ترتیب فضای داخلی باید اهمیت بیشتری نسبت به فرم های خارجی عجیب و غریب در بر داشته باشد و این قطعا یکی از خصوصیات کشتی نوا ست.
از دید پرنده، رنگ بنفش این پوسته ی کشیده به نظر انتخابی عجولانه می آید که با محیط طبیعی اطراف خود در مبارزه است و سوال هایی را پیرامون انگیزه ی کاپور و ایسوزاکی ایجاد می نماید. با این حال، در فضای داخلی تفکر آن ها خود روشن می گردد: همچون پنجره ای عظیم از شیشه های رنگی، رنگ غلیظ اثر روشنایی نوری که از میان این غشا نفوذ کرده را پراکنده می کند و به فضا احساسی آرامش بخش همچون کلیساهای جامع می بخشد.
چالش های کاربردی بسیاری در ساخت و طراحی کشتی نُوا وجود داشته است: حجم کروی یا تخم مرغی اثر، فرم ایده آلی برای برنامه های حساس به صدایی چون تئاتر، اپرا و یا کنسرت موسیقی نیست. با این حال، این موضوع، مبتکرانه حل شده است: روسای فستیوال لوسرت با استفاده از چوب سدر به دست آمده از درختان آسیب دیده ی جنگل های باستانی اطراف به عنوان یک متريال اکوستیک استفاده نموده و صندلی های سالن را نیز از این جنس ساخته اند. این نجات و استفاده مجدد از چوب های باارزش با هدف مهم پروژه مترادف بوده است: عمل کردن به عنوان نمادی برای بازیابی پس از فاجعه ی بزرگ زلزله ی ژاپن.
خصوصیت منحصر بفرد این سالن موسیقی، خالی شدن و حمل و نقل آسان آن از طریق جاده است که باعث می گردد هزاران نفر از مردم ژاپن در سراسر منطقه و به خصوص در مکان های دور از دسترس از آن لذت ببرند: کشتی نُوا یک حباب فرهنگی امید است و فراتر از نمای خارجی آن حاوی پیام عمیقا زیبایی ست.
اتووود پیش تر در این خبر و این خبر به معرفی اولیه این پروژه پرداخته است.
همچنین اتووود پیش از این مصاحبه ای از اراتا ایسوزاکی با داراب دیبا را منتشر کرده است که می توانید در اینجا مطالعه فرمایید.
اراتا ایسوزاکی هیچ گاه به صورت رسمی عضو متابولیست ها نبود اما تاثیرات عمیقی بر ان ها گذاشت.
اتووود به صورت مستقیم به ارشیگرام نپرداخته است اما به جنبش هایی که گاها فرزند خوانده ارشیگرام می باشند؛ همچون متابولیست ها پرداخته است و پیش از این نوشتاری تحت عنوان "جنبش متابولیسم و زایش تکنوتوپیا؛ از اپیستمه تا تعرض یا چگونه تکنولوژی از خود عبور کرد" را در سه بخش ـ [بخش اول]، [بخش دوم] و [بخش سوم] ـ به چاپ رسانده و سعی کرده است روایتی فشرده و تحلیلی از چگونگی شکل گیری و بسط جنبش متابولیسم و رویکردهایش در حوزه طراحی ارائه دهد.