بـِرِت استیل: نکته جالب این است که ادم هایی شبیه به تو مدت های
مدیدی را صرف پژوهش و تمرکز بر ایده هایشان نمودند، وضعیتی که بر نسل امروز متبادر
نیست، بسیاری از ان ها با یک برنامه زمانی فشرده مواجه اند و مبتنی بر یک ضرب
العجل های از پیش تعریف شده برنامه اموزشی خود را تعریف می کنند و در سال های
اولیه ورودشان به معماری فرصت تمرکز بر توسعه ایده هایشان را ندارند؟
زاها حدید:در انتهای دهه 70 و اوایل دهه 80 اولویت با پروژه بود تا
ساختن، البته بایستی یاداور شوم که برای من امکان ساختن هیچ پروژه ای پیش نیامد،
تقریبا غیرممکن بود، من به شدت تحت فشار بودم و انتقادهای زیلادی به من وارد می شد و این
روند حتی تا پروژه اپرای کاردیف ادامه داشت.
اما در این مقطع زمانی ترسیمات نقش حیاتی خود را بر من اشکار ساختند،
ترسیمات نقش عمده ای در توسعه و تحول کار دارند، این دو شانه به شانه یکدیگر پیش
می روند و انچه برای من بی نهایت ارزنده است، تبدیل ترسیمات است به پروژه، این یک
تغییر بزرگ است، زمانی که خطوط به حجم بدل می شوند و این فرایندی بود که در
اتش نشانی ویترا به تحقق رسید.