هر کسی که به بخشی از این دنیای پیکسلی بدل میشود، این ظرفیت را دارد
که به کیم کارداشیان تغییر ماهیت بدهد، کیمی آیکون مدیای عصر معماری ماست، او
راهنمای امروز ما برای پیدا کردن شهرِ همه جایی city everywhere است.
کیمی موجودی است که در شبکه زندگی
می کند، او نظام رسانه ای را به حرکت وامی دارد و ما را عملا وارد سیستم و شهری می
کند که خود تکثیر شده اش ان را ساخته است.
تکنولوژی فرم جدیدی از کامیونیتی را ارائه می دهد و زیرْفرهنگی را به
وجود می اورد که در شهر همه جایی وجود دارد و به برندهایی مثل سامسونگ و اپل وصل
است تا کیستی ما را تعریف کند، کیستی ای که بیشتر در گرو فضای مجازی است تا محله هامان. انقلاب مصر، شاهدی بر این مدعاست، انقلابی که نشان می دهد کامیونیتی
درون شبکه شکل می گیرد، در این مسیر ما دیگر استرالیایی یا امریکایی نیستیم
بلکه بیشتر "کیمی" ای هستیم.
متاسفانه این کیمی است که ما را تعریف می کند، این وضعیت زمان ماست جایی
که ما می توانیم شروع کنیم به تصور کردن رابطه ی بین پیچیدگی بستر جهانی و سایت، محصول
یا ابژه هامان.
شهر دوره ی دیجیتال ،عظیم، حیرت اور و غریبه است و ما در مرکز این شهر قرار داریم و از طریق فیسبوک
و دیگر رسانه ها بارها و بارها، بارها و بارها به پیچ و خم ها و اندام کیم نگاه می
کنیم.