بـِرنْد آپــْمیر: این روزها شاهد تاثیر فضاهای داخلیِ
عمومی بر فضای شهری هستیم، فضاهایی که به لحاظ کیفی و تاریخی غالبا تحت شمول
فضاهای عمومی بیرونی و غیر مسقف تعریف می شده اند، از همین روست که فکر می کنیم
بایستی به مفهوم شهرسازی داخلی interior
urbanism بپردازیم، ما با ظهور تخصصی جدیدی مواجه ایم که نه در قالب معماری
داخلی می نشیند و نه در قالب طراحی شهری و معماری، بلکه ترکیبی از همه این هاست.
بئاتریس رامو: ما می توانیم نسل جدیدی از فضاهای داخلی عمومی را در شهرهایی همچون
توکیو، شانگهای و هنگ کنگ مشاهده کنیم، در مورد پروژه شما "مارکت هال"
هم احتمالا با فرمی از فضای عمومی شهری مواجه ایم که درون فضای داخلی پروژه ی
معماری اتفاق می افتد، انچه ان را شهرسازی داخلی می خوانیم. چگونه می توانیم
پارامترهای این پروژه را تعریف کنیم؟ ایا با فرم جدیدی مواجه هستیم؟ برای رسیدن به
یک چنین پروژه ای بایستی چه کنیم؟
وینی ماس: راه های زیادی برای مواجهه با این وضعیت وجود دارد. اول از همه انکه می
توانیم به سادگی پروژه کوپولایِ باکمینستر فولر را توسعه دهیم و در عمل یک سازشگر
اقلیمی بسازیم. راه بعد ان است که به همان جعبه بسته و منزوی شهری بازگردیم،
مجموعه های تجاری به شدت بزرگ که همچنان بر مدار دوگانگی کلاسیک بیرونیْ داخلی رقم
می خورند. اما برای من جذابترین بخش مفهوم شهرسازی داخلی بیش از هر چیز در مفهوم
تراکم خودنمایی می کند. هر چقدر متراکم تر، نقش فضاهای داخلی مهمتر و کنش شکل
گرفته در این فضاها بیشتر خواهد بود. نگاهی به تلاش های جانباتیستا نولی در این
میان می تواند مفید باشد.
بِرنْد آپــْمیر: اره، نولی یکی از ان مواردی است که از همان ابتدا وقتی در مورد
شهرسازی داخلی صحبت می کردیم در نظر داشتیم.
وینی ماس: نولی زمانی بیشتر معنا پیدا می کند که مثلا در نیویورک هستیم، جایی که
لابی ها به بخشی از فضای شهری بدل می شوند. این مسئله در کامپونگزهای اندونزی یایی
و هاتانگ های چینی هم خیلی خوب متبلور هستند، وقتی همسایه های شما بخشی از فضای
داخلی شما هستند. در مورد مارکت هال هم دوست داشتم با ساختمان های بیشتری احاطه می
شد، چرا که در این صورت مارکت هال می توانست نقش قوی تری بازی کند و این خیلی بهتر
از ان است که در انزوا قرار داشته باشد.تمایل ما به نزیدکی بیشتر به هم و افزایش تراکم انسانی را حتی می توان در برنامه
های تلویزیونی هم مشاهده کرد، وقتی که فضاهای داخلی و زندگی شخصی مان را در فضای
عمومی به اشتراک می گذاریم. چرا چنین کاری می کنیم؟ ایا این یک تلاش ناامیدکننده
برای نزدیک تر شدن به هم نیست؟
مثال دیگر از این تلاش برای نزدیک تر شدن را می توانیم در موفقیت خیره کننده محصولات
جهانی ببینیم، انچه ان را "جنبه یا رخساره ی من" می خوانند؛ محصولاتی
همچون آیفون یا سامسونگ که محصولاتی عام و ژنریک هستند اما می توانند تا اندازه ای
با ابعاد شخصیتی کاربرشان تطبیق پیدا کنند، ان ها شخصی بودن را با ژنریک بودن
ترکیب می کنند.
البته، ما در فضای خصوصی مان هم با وسایل کاملا ژنریک احاطه شده ایم. کانسپت ایکیا
تولید کاتالوگی بزرگ و ارزان از وسایلی است که امروزه می توان در همه نقاط جهان در
تمامی فضاهای داخلی پیدایشان کرد. به این ترتیب تمام این فضاهای داخلی، فضاهایی
اجتماعی اند، ما هر روز بیشتر از قبل فضاهای داخلی مان را به اشتراک می گذاریم.
اخر از همه و البته از نظر اهمیت به اندازه همان موارد قبل، به واسطه اتوماسیون
خانگی و استفاده از تکنولوژی ربات ها و سنسورها به وجود می اید، زندگی خصوصی ما
لحظه به لحظه دیدبانی می شود و اطلاعات مربوط به ان به صورت لاینقطع جمع اوری می
شود و به طور فزاینده ای در اختیار دیگران قرار می گیرد و به این طریق خانه به طور
کامل عمومی می شود.
فکر می کنم ازادی عمل بیشتر وقتی با محیط مصنوع مواجه هستیم خیلی مهم خواهد بود.
در یکی از اولین پروژه های مجموعه مسکونی مان در یی پنبرگ، هر کسی می توانست خودش
پاسیوی خانه اش را، در هر شکلی، بیافریند. همْ کناری این خانه ها از ان ها کلاژی
ساخت، ان مجموعه تبدیل به کلاژی از ایده های متنوع شخصی اهل محل شد. چیزی تا
اندازه ای شبیه به یین و یانگ. ره یافتی که به گفت و گوی میان دو حد منتهی می شود؛
بین فضای خلوتِ خودمانی و در جمع بودن collectiveness، میان
فضای عمومی و خصوصی.
این حد و مرزها در خانه ویلهلمیناپارک در اوترخت به شدت واضح و اشکار می شوند، این
پوسته واحد که دو خانوار را در خود جای داده است و به خانه ایی دو خانواره شبیه
است، یک بازی اشکار و واضح بین دو همسایه و فضاهای داخلی شخصی شان راه می اندازد؛
کنش دوطرفه میان افراد، مبنایی می شود برای با هم و در جمع بودن.
به طور کلی فکر می کنم، در حال حاضر و به طور فزاینده ای، تمامی فضاهای جمعی یا
درون اینترنت شکل گرفته و انباشت می شوند یا به تلویزیون منتقل شده اند، واقعیتی
که بایستی حین بحث پیرامون فضاهای عمومی داخلی حتما مد نظر قرارشان داد.