پس از نشستن گردوغبار جنگ جهانی دوم بخشهای بسیاری از اروپا با کمبود
مسکن مواجه شد. در میلان، برای پاسخ به این بحران سلسله پلانهایی طراحی شد. در یکی از شهرهای شمالی ایتالیا برای ساخت مجتمعهای زیستی که هرکدام برای گنجایش 50،000 تا 130،000 نفر را داشتند برنامهریزی شد. ساخت اولین گروه از این مجتمعها در سال 1946، یک سال پس از پایان جنگ آغاز شد؛ ده سال بعد در سال 1956، با اجراشدن یک طرح کلی جدید با نام "دومین برنامهی عمومی توسعه شهری" بستری برای توسعهی منطقهی بعدی به نام "گالارِتس" فراهم شد. سایت مجتمع جدید به قسمتهای 1 و 2 تقسیم شد، قسمت دوم آن متعلق به مونته آمیاتا سوسیِتا مینِراریا پِر آزیونی بود. هنگامی که این برنامه در اواخر سال 1967 به بخش دوم گالارِتس اجازهی توسعهی خصوصی داد، کمیسیون این پروژه به استودیوی آیده و بهویژه شریک آن کارلا آیمونینو داده شد. دو ماه بعد آیمونینو، آلدو روسی را برای طراحی یک ساختمان در مجموعه دعوت نمود و این دو ایتالیایی دیدگاه مجموعهی ایده آل میکرو کرومی خود را تحقق بخشیدند.
درزمانی که آیمونينو و روسي توسعه طرح جدید خود را شروع کردند، هر دو درزمینه ی مطالعات شهرسازي و مورفولوژي صاحبنظر بودند. علاقهی آنها تنها به معماری نبود، بلکه به جوامع شهری با تمام عناصر متمایزی که برای عملکرد یک جامعه موردنیاز است نیز علاقهمند بودند، ازجمله: اقامتگاه، تجارت، صنعت و غیره. گالارِتس در آن زمان برای این دو، فرصتی برای ترکیب این عناصر و ایجاد یک جامعهی جدید از پایه بود. الهامبخش سبکی که برای پروژه اعمال کردند، مجموعه آزمایشهای انجامشده در دهه 1950 توسط یک گروه از معماران مدرن به نام "پروژه اِکس" بود. با یونیت دی هبیتیشن لوکربوزیه این تحول آغاز شد، پروژه اِکس عناصری مانند تراسهای سقفی و پلهای ارتباطی برای تبدیل بلوکهای مسکونی جدا از هم به محلههای شهری متحد را به ساختمانها افزود.
ایدئولوگهای شهری خیالپردازانهی این دو معمار پس از یکپارچه شدن به مجموعهای از پنج ساختمان تبدیل شد: A1، A2، B، و C توسط آیمونینو طراحی شد، و بلوک D، ساختمانی بود که روسی طراحی آن را پذیرفت. با الهام از فرمهای پلهای، مسیرهای سیرکولاسیون داخلی و خارجی و سازمان فضایی سلولی همانند نمونههای رومی (برای مثال، بازار تراژان) آیمونینو ویژگیهای مشابه ای را در A1 و A2، که بلوکهای 8 طبقه در مرز جنوبی سایت بودند اجرا کرد. در نقطهای که این دو بلوک در یک زاویهی مایل به هم میرسند، بلوک B قرار دارد، یکتکهی 6 طبقه که از محل تقاطع به سمت شمال توسعه پیدا میکند. در این محل تقاطع نیز یک آمفیتئاتر روباز قرار دارد؛ در طرفین آنکه توسط سه بلوک آپارتمانی احاطهشده، دو محوطهی مثلثی شکل برای استفاده همگان نیز وجود دارد. آیمونینو طراحی A1، A2 و B را با انواع مختلف فضای مسکونی انجام داد، از آپارتمانهای حیاط دار که از فضای عمومی بیرون قابلدسترسی هستند تا همانند طرح
لوکوربوزیه، واحدهایی که از یک راهروی داخلی در دسترساند. ساختمان نهایی آیمونینو، بلوک C، یک ساختمان دوطبقه است که بلوک D را به بقیهی مجموعه متصل میکند.
برخلاف طرحهای بصری و فرمی پیچیدهی آیمونینو، روسی یکپارچگی را هدف خود قرارداد که در این امر به طرز شگفتآوری موفق بوده است. او نه از روم باستان بلکه از دهه 1930، بهویژه نقاشی بانام
جورجو دی کی ریکو الهام گرفت. از تکرار پنجرههای یکسان گرفته تا راهروهایی که تا انتهای طول 200 متری (656 فوت) بلوک ادامه پیدا کردهاند، تمام عناصر قابل مشاهده در ساختمان، سازهای هستند، بدون وجود هیچگونه تزئیناتی. هر واحد مسکونی در داخل بهواسطهی یک گالری قابلدسترس است، درحالیکه یک فضای بازی روباز، به سبک خود ساختمان، مینیمال و بیپیرایه طبقهی همکف را اشغال کرده است. درست همانطور که مورفولوژی ساده، بلوک D را از بقیه مجموعه متمایز میکند، رنگ سفید آن نیز در برابر رنگهای قرمز و قهوهای واحدهای آیمونینو متمایز است؛ و تنها آمفیتئاتر آنکه به رنگ زرد روشن رنگآمیزی شده است، در تأثیر رنگ تأکید میکند.
پس از اتمام مجموعه و نامگذاری آن به نام مالک آن مونته آمیاتا در سال 1972، اثر آیمونینو و روسی موردبحث و انتقاد قرار گرفت. فشارهایی از طرف گروههای کمونیستی این مجموعه را بهعنوان مسکن برای بیخانمانها میدیدند و با توجه به ویرانیهای بسیاری که به وجود آمده بود، تمامی مستأجران تا سال 1974 آنجا را رها کردند. چهل سال پسازآن زمان، گالارِتس از خاکستر بیرون آمده است و باوجود مستأجران فعلی خود رونق یافته است. ایده آل های برنامهریزی شهری تا حد زیادی از زمانی که آیمونینو و روسی در سال 1967 کار خود را آغاز کردند، پیشرفت کرده است؛ بااینحال، صرفنظر از گذشت زمان، گالارِتس همچنان بهعنوان مجموعهای پر جنبوجوش همانطور که خالقان آن مشتاقانه تصور میکردند خدمت میکند.