تاریخ مختصر باوهوس با ردیف های طولانی و همهمه های زیادی زخم خورده است. اما هیچ کدام از این خراشیدگی ها به اندازه ی جدال گروپیوسِ بنیان گذار، و یکی از قدرتمند ترینِ استاد ها، یوهانس ایتن - با شمایلی خشن و کشیش مآبانه - نبوده است. حضور ایتن، هنرمندی بانفوذ و تاثیرگذار به ویژه در حوزه ی هنر های بصری، در سالهای ابتدایی احداث باوهوس زمانی که گروپیوس باید با کارکان کم و بودجه ی محدود دست و پنچه نرم میکرد، شبیه یک هدیه ی بزرگ بود. تاثیر گذاری اتین در میان دانش آموزان با توجه به نقش او به عنوان معاون مدرسه و برپا کننده ی کارگاه هایی مانند گارکاه کار با فلز، رنگ آمیزی روی شیشه و نقاشی دیواری و دوره های پایه ای دو چندان شده بود. چون همواره این اطمینان وجود داشت که هر دانش آموز در طی چند ماه اول ورود به مدرسه با او مشارک و برخورد داشته است.
ایتن با گذشت زمان شروع به جذب استادانی با جهت گیری های فکری مشابه با خود کرد. افرادی مانند گرتورد گرنورِ موسیقی دان؛ کسی که با تشویق دانشجویان برای ورود به آنچه خود "دولت منتخب ناشی از خود" نامیده بود تئوری "هارمونی" خود را با استفاده از واکنش آنها به رنگ، حرکت و صدا پیش برد.
گروپیوس به تدریج دریافت که ایتن از قدرتش برای ایجاد یک فرقه ی شخصی در مدرسه استفاده میکند. او با تاثیر از فلسفه ی شرق، به ویزه مکتب زردشت دانش آموزان را وادار به اشتراک گذاشتن باور هایش، تقلید از او در امور مختلفی مثل تراشیدن سرهایشان، پوشیدن لباس های شرقی یا پیوستن به رژیم های غذایی سخت و گاها بدبو مثل رژیم سیر کرد. ایتن حتی از رویکرد تکنوکراتیک گرایانه ی گروپیوس در زمینه ی هنر و طراحی فاصله گرفت و به صورت مستقل مسیر خود را به سمت هنر و عرفان تغییر داد.
سرانجام با بالا گرفتن ستیزه ها در سال 1920، گروپیوس تحت فشار سیاست مداران محلی تصمیم به مختل کردن قدرت ایتن گرفت و نهایتا در سال 1923 موفق شد او را وادار به امضای استعفا نامه کند. بعد از خروج ایتن از باوهوس، گروپیوس چهره ای به همان اندازه کاریزماتیک و موفق را جایگزین او کرد. لاسو موهولی ناجی هنرمند سازنده گرای تاجیک، که باوهوس را به عنوان یک نیروی مترقی در مدرنیسم معرفی کرد.