هنگام طراحی این خانه، من جنگل رواندا را به یاد آوردم
که چند سال پیش از آنجا بازدید کردم. این یک جنگل وسیع از آتشفشان های ویرونگاست،
جایی که مرز سه کشور رواندا، کنگو و اوگاندا در آن قرار دارد و جایی که گوریل های
کوهستانی وحشی زندگی می کنند. وقتی حین بازدید از این جنگل در میان گروهی از گوریل
ها گرفتار شدیم، آنها فقط در یک فضای باز جنگلی در میان بوته های نرم نشستند و
استراحت کردند. گوریل های شیرخوار روی درختان بازی می کردند و در کنار گوریل های
بالغ می دویدند، در حالی که هر یک از بزرگسالان به راحتی در چمن ها مستقر می شدند،
تا یکدیگر را تمیز کنند یا از چمن و پوست درختان بخورند. انگار همه چیز برایشان در
خانه اتفاق می افتاد. آنها مکانهای خود را در بین درختان متراکم یافتند و خانه های
خود را ایجاد کردند. اگرچه هیچ دیوار یا سقف وجود نداشت،
درختان، چمنهای بلند و خزه هایی که با آنها در هم تنیده شده اند، اما همپوشانی ها
و حاشیه های ایجاد شده توسط یکنواختی زمین، در محاصره حضور ساکنان قرار گرفته است
تا یک پراکنش جهت ایجاد راحتی را تشکیل دهند که می توان آن را خانه نامید. انچه
شاهدش هستیم معماری بومی در جنگل گوریل است.
اگر چنین خانه ای وجود داشته باشد، در گوشه ای
کوچک از یک منطقه مسکونی در توکیو چطور؟ آیا می توان خانه ای ایجاد کرد که یک زندگی
خوب با لایه هایی از مواد و اشیاء خطی محصورش کرده باشند، خانه ای با اعماق
گوناگون، جایی که کمی از خورشید و چشم مردم در خیابان ها فاصله داشته باشد؟ برای
دستیابی به آن، ابتدا تصمیم گرفتم روی عناصر خطی بطور اساسی در داخل و خارج خانه
تأکید کنیم.
متریال سازه در معرض دید قرار دارد که اتصالات
و قسمت های ان از اطرف به راحتی دیده می شوند. بین خانه و باغ آن هیچ دیواری وجود
ندارد، اگرچه ترکیبی از پنجره ها و ملحقات جمع شونده پیرامون انچه فضای مسکونی
قلمداد می شود را فراگرفته. علاوه بر عناصر
ساختاری مانند الوارهای مربعی، اعضای فولادی، ستونها و تیرهای لوله های منفرد و بریس
ها، راه پله ها، نرده ها، قاب های پنجره، مبلمان، پرده، کتاب، پوشاک و سایر وسایل
جانبی، درختان، گلدان ها، دوچرخه ها، گلدان آبیاری، بیل و غیره، مقدار زیادی کتاب،
نوارهای فیلم، دی وی دی و... در اطراف پراکنده شده است تا صحنه های متنوعی از زندگی
شکل بگیرد.
لایه های خطوط از بیرون به داخل ساختمان، در هم تنیده شده اند تا ساکنان بتواند
آزادانه زندگی کنند و محیط آرامش بخش خود را پیدا نمایند.
برای باغ، من بسیاری از گیاهان
خوراکی مانند درختان میوه، گیاهان، سبزیجات و گیاهانی را انتخاب کردیم . . . فضای
نشیمن و تراس هایی را که به عنوان سکو برای برداشت محصول استفاده می کنند، گسترش
دادیم، یک پلکان را در اطراف درختانی که نیاز به هرس منظم دارند قرار دادیم و یک
راه را در امتداد حصار که در آن انگور رشد می کند را در چهارچوب لوله های فولادی
قرار دادیم.
دقیقاً همانطور که سازه ها و اشیاء
در خانه با یکدیگر همزیستی دارند، بدون نفی
یکدیگر، سازه ها و گیاهان را برای ایجاد یک تراکم در بیرون برنامه ریزی کردیم.
با توجه به هزینه، پایداری، امکان توسعه در آینده
و بازسازی، ساختار چوبی را برای داخل انتخاب کردم در حالی که ساختار بیرونی آن از عناصر
فولادی است.
لوله های منفرد را می توان به راحتی توسط گیره ها مونتاژ و جدا کرد، بنابراین می
توان طبق خواسته های برامده از زندگی روزمره مانند تغییر درهای ورودی، اضافه کردن نرده
جدید، قرار دادن گیاهان یا بند رخت آویز، سفارشی سازی کرد.
مرز بین ساختمان و باغ با توجه به شرایط هر اتاق از آلومینیوم، چوب و استیل ساخته
شده است. پنجره های کشویی بزرگ و کوچک، پنجره های لولایی تک محور و پنجره های کرکره
ای نیز در مجموعه وجود دارد. با باز و بسته شدن این پنجره ها، خانه به درون باغ می
رود و باغ به درون خانه رخنه می کند، بنابراین با همپوشانی دو صحنه(باغ و خانه)، یک
فضای زندگی راحت درست مانند یک جنگل گوریل ایجاد شده است.