مروا الصبونی معمار سوری است که در
سال 2014، در مسابقه مسکن انبوه، در زیرشاخه ی معماری سوریه که
تحت نظارت سازمان ملل در ارتباط با سکونتگاه های انسانی برگزار شده بود، شرکت کرد و با
ارائه طرح مسکن برای شهر زادگاهش"حُمص" برنده این گروه از رقابت ها
شد. حال با گذشت بیش از دو سال انتشارات تیمز و هادسون، کتاب او را با عنوان"جنگ برای خانه: دیدگاه معماری جوان در سوریه"، منتشر کرده اند. باید خاطر نشان کرد که او در طول تمام این رخدادها، در
سوریه مانده است. گاردین در این باره چنین می گوید:
معمار سوری، مروا الصبونی با وجودی که خطر بمباران در طول جنگ داخلی او را تهدید
می کرد، هیچگاه حاضر به ترک حُمص نشد و تمام تلاش خود را به کار گرفت تا در پس چنین کشتارهای بی رحمانه ای، برنامه هایی را برای ایجاد
امید در جامعه پی ریزی کند.
در فیلمی که در برنامه تد
TEDSummit نشان داده شد، الصبونی
این چنین استدلال می کند: گرچه معماری محوری نیست که کل زندگی بشر حول آن بچرخد
اما این قدرت را دارد که بر فعالیت های انسانی اثرگذار باشد. به عبارتی او معتقد است
که شهرهای قدیمی اسلامی در سوریه، یک نهاد شهری هماهنگ بودند که از طریق هم آمیختگی
خود، قادر به ادامه یک زندگی مسالمت آمیز مشترک به همراه مقاومت در برابر مشکلات
بودند. با این حال او ادعا می کند که در طول قرن گذشته و با شروع استعمار فرانسه گرچه شهرهای باستانی ظاهری غیر- مدرن داشتند اما با بهره گیری از عناصر و اِلمان های
مدرنیته به تدریج اصلاحاتی روی آن ها صورت گرفت که از نظر او این وضعیت شهری دقیقا همان چیزی است که شرایط را برای ایجاد جنگ داخلی فراهم کرده است. این عناصر نیز شامل بلوک های بتنی تکرار شونده و بی پایانی بود که با ظاهر سخت و
زمخت خود و همچنین نابودی زیبایی شناسی و ایجاد جوامع تفرقه آمیز سعی داشت که جوامع
انسانی را بر مبنای طبقه اجتماعی، عقیده و ثروت طبقه بندی کند.
الصبونی امیدوار است بتواند زمانی که دولت سوریه پس از اعلام آتش بس، خود را آماده می کند تا به بازسازی شهرها بپردازد، از وقوع دوباره ی درگیری های گذشته با استفاده از یک
بافت جدید شهری جلوگیری کند. او طرح و ایده خود را بر مبنای اصولی پیش می برد
که لوکوربوزیه در رساله معروف خود تحت عنوان معماری یا انقلاب مطرح کرده است. اما به طور قابل توجهی به نظر می رسد که الصبونی با دیدگاه لوکوربوزیه در در
مورد شهر مخالف است.
قبل از وقوع درگیری ها، حُمص
سومین شهر بزرگ در سوریه بود. درواقع حُمص خانه ای برای بیش از یک میلیون نفر
جمعیت و یک مرکز صنعتی مهم به شمار می رفت که منعکس کننده تنوع مذهبی در سوریه اعم
از مسلمانان سنی، علویان و مسیحیان بود. از لحاظ تاریخی، شهر حُمص همیشه با داشتن
تعداد زیادی مساجد و کلیساهای تاریخی در سراسر شهر، مکانی متنوع بوده است. اما در
نیمه قرن بیستم، پس از تسلط فرانسه بر سوریه بر سر پیمان سایکس- پیکوت، حُمص از آن
دسته موضوعاتی بود که تحت تاثیر فرآیند مدرن سازی لوکوربوزیه قرار گرفت.
دگرگونی عظیمی که در
سوریه رخ داده است را مجلس سقوط کرده "fallen capitol" نام گذاری کردند. از طرفی بخش اعظم حُمص در پی عقب نشینی نیروهای
شورشی در منطقه و اعلام آتش بس در سال 2015، همچنان زیر آوار ناشی از بمباران
مانده است. در طول جنگ نیز دولت برای سرکوب گروه های شورشی، حمله جدی خود را در
بخشی از بابا عمرو "جنوب غربی حُمص" که توسط مسلمانان سنی
اشغال شده بود، آغاز کرد. طبق اظهارات الصبونی، وجود شرایط زاغه نشینی
در مناطقی که عمدتا مسلمانان سنی حضور دارند؛ ناشی از درگیری های فرقه ای موجود در
حُمص است.
با توقف درگیری ها، دولت
حاکم در سوریه در حال برنامه ریزی برای بازسازی شهر حُمص به ویژه محله بابا عمرو
است . طرح پیشنهادی آن ها برای شهر نیز، شامل بلوک های بلند برج مانند و بزرگراه های
گسترده ی باز است. درواقع نمونه ای از شهرنشینی در خاورمیانه را نشان می دهد
که بهترین مثال آن شهرهای ثروتمندی چون دبی می باشد که الصبونی با آن ها مخالف است.
او در
تلاش است که یک معماری مردمی خلق کند. او با استفاده از
برنامه تیم رندر"Team Render"، طرحی
را برای یکی از مناطق شهر حُمص تدوین کرده است. در طرح مورد نظر از درختانی که قادر به
رشد و گسترش ارگانیک هستند در کنار یک سری از پل های سنتی که بر فراز کوچه های
قدیمی سایه افکنده اند، استفاده شده است. این طرح شامل آپارتمان ها، حیاط های
خصوصی، مغازه ها، کارگاه ها، مکان هایی جهت پارک خودرو به همراه فضای بازی و
تفریح، درختان و مناطق سایه دار نیز می باشد. اگرچه طرح پیشنهادی الصبونی را به
صورت بین المللی به رسمیت می شناسند اما دولت حاکم در حُمص، طرح او برای بابا عمرو
را رد کرده است.
الصبونی
می داند که راه های زیادی برای بازسازی شهر وجود دارد. حتی در مورد طرح خود نیز
این چنین بیان می کند: این طرح کاملا به دور از ایده آل نیست. به نوعی او این طرح
را در چند ساعتی که از روشنایی بهره مند بوده طراحی کرده است . نباید این نکته را نادیده گرفت که روش های
امکان پذیر بسیاری برای بیان حس تعلق و هم زیستی مسالمت آمیز، از طریق معماری وجود دارد.
اما با مقایسه طرح الصبونی با پروژه پیشنهاد شده از سوی مقامات برای بازسازی بابا
عمرو که همچون بلوک هایی ساده و جدا از هم به نظر می رسند؛ می توانیم مطالب بسیاری
بیاموزیم. می توانیم بیاموزیم که چگونه می توان با استفاده از سایر روش ها
به بازسازی شهرها پرداخت و یا اینکه چگونه می توان آن نوع از معماری را خلق کرد که تنها به
جنبه های عملی و اقتصادی زندگی مردم نپردازد بلکه پاسخگو به نیازهای اجتماعی،
معنوی و روانی آن ها نیز باشد.