یادش گرامی باد . ولی اسم انسان را پدر و مادرش بر وی مینهند، شاید من امضای یک معمار را براس سنگ لهدش بیشتر میپسندم چون استرلیزه گرافیکی از حال و هوای درونی اش در ترکیب با حس زیبایی شناسیش هست و خود وی خالق آن است در عین حال نام نیز در آن نهفته است. مثل مقبره ممیز
علیرضا امتیاز:نام را پدر و مادر بر وی مینهند اما این نام هویت اوست از بدو تولد...روحش شاد
به فكر امضا هم بودم ولي متاسفانه علي عمر كوتاهي داشت ومسلما به اندازه مميز وقت نكرده بود امضا كندوازامضاش يك هويت بسازد مميز جلال ال احمد شاملو همه امضا شون روي سنگ قبرشون هست ولی اگر دقت کرده باشيد امضاشون گرافیک خوانایی ازاسمشون بود كه زير كتاب يا كاراشون مي كردندولي امضاء علي اينجور نبود اين فونت نزديك به دست خط خود علي هست وقتي زير شيتهاي دانشگاهیش اسمشو با ماركر می نوشت,براي من سادگی و خودماني بودن این فونت گویای خیلی از ابعاد شخصيتيش هست
عليرضا ابعاد مختلف شخصيتي داشت كه از نكات بارز و كم نظير او بود و شما تنها فكر كرديد كه نزديكانش با چه چيزي بيشتر ارتباط بر قرار مي كنند ، نتيجه اينكه اگر مهندس امتياز رو از نزديكان او بدانيد پروژه شما در همين يك بعد هم موفق نبوده
همانگونه که آمدن یک انسان به جهان، نام نهادن بر او و رفتنش در اختیار خودش نیست ، چگونه بودن سنگ گورش نیز نظر جمعی را به خصوص در ایران می طلبد من در جریان چگونگی طراحی و ساخت این سنگ بودم و در جریان تمام مشکلاتش.
زاد روز علیرضا 15 مرداد امسال که بر سر مزارش رفتیم، خوشحال شدم که با تمام مسایل موجود ، این سنگ آرام به دور از تمام سنگ های متداول آنجا نشسته است.
یادش گرامی و نقشش بر دل ها و ذهن های ما ماندگار
ضمنا لازم است یادآوری کنم که سنگ گور برای او طراحی و ساخته نمی شود که برای اطرافیانش بیشتر و برای زنده ها. این را فراموش نکنیم در ایران
من فقط به لحاظ فرمی ترجیح می دادم که به جای یک سطح صاف و یکدست، کمی مورب بود. یعنی در مقطع یک خط شیبدار دیده می شد. انگار در حال برخاستن است و با افقی بودن که نماد مرگ است در تضاد.
با نظر امتیاز در مورد امضا موافقم هر چند هنوز به اندازه ممیز امضا نکرده باشه چون من یکی که دستخط علی رو یه جور دیگه یادمه
ولی نسبت به اسم پدر و مادر نه!
کلا کار خوبی بود هر چند که کاش هیچوقت قرار نبود انجام بشه
چی بگم.......
به هر حال ممنون از کار زیبات
ما کوچیکترا یه استاد , یه معلم , یه دوست ویه الگوی خیلی بزرگ رو از دست دادیم...خیلی مرسی برای طرحی که مثل خودشون متفاوت بود... من با احترام به همه با ایده طرح خیلی موافقم...
ممنون که این رو به عهده گرفتید، اما بعد از حرف های همه دوستان
به نظرم با این فونت اصلا نمی شه ارتباط برقرار کرد، بیشتر
شبیه تابلو هست... کاش کمی روان تر و رها تر
سلام
اصولا کار بی عیب نداریم
من شخصا در جریان طراحی این پروژه بودم و طرحی را هم ارایه کردم. و کاملا در جریان شرایط و ویژکی های ژیوپولتیک!!! زمانی کار بودم.
اصولا هر کسی که علاقه داشت طرحی به خانم مهندس فریبا دهقانی ارایه کرد و نیازی به مسابقه! نبود.
علی سخن هر چه نبود(که بود)، دوست داشتنی بود
طرح علی سودا هم هر چه نیست (که هست) دوست داشتنی است
نگرانم نگرانم نگرانم
امیدوارم فضای باز سایبر را در حکم مجالس دعوای برخی بزرگترهامون نگیریم!!!!و حضور نقد بی غرض و مودبانه را با لنترانی های بی پروا در ریشه نخشکانیم. اگر خیلی به رسالت هنر و توان تاثیر گذاری اجتمایی آن باور داریم، بهتر آن است که دست کم در همین جا به تعامل و تمرین آن بپردازیم.
در فضای آشفته کنونی جامعه که فریاد کشیدن وجامه دریدن ونیز توهین و تمسخر اعتبار یافته ، اگر به تغییر می اندیشیم، شاید یک گفتگوی سالم کارا تر از صد جزییات بی نقص باشد. در همین جامعه نیز می توان الگوهایی برای آداب نقد جست. شاید یکی از بهترین وتاریخی ترین نمونه های آن نقد غربزدگی از داریوش آشوری در سال چهل و هشت باشد!!! و نیز نقد حافظ شناسیِ خرمشاهی از آشوری.
و یک نکته دیگر: کارهای اجرایی و یا با داده های بیشتر نقد های وسیعتری را شامل شده اند. این هم خوب است وهم بد!. فقط امیدوارم به سمتی نرویم که خیلی از ما ها عطای حضور قاطع و بی تخفیف خود را به لقای کلی گویی و بی خیالی!!! ببخشیم وگسترده شدن حضورِ کاربرانِ پرکار جای خود را به میدانی خالی و پر هیاهو ببخشد
این بحث را بهتر هست ببریم توی یک فروم که همه بتونن استفاده کنن و زیر یک پروژه نمونه من براش یه فروم توی لینک زیر باز کردم لطفا نظراتتون را آنجا بدین
http://www.etoood.com/Security/Forum/ThreadList.aspx?frmFKey=19
چقدر سخت که چنین پروژه ای برای یک دوست طراحی کنی و چقدر خوب که دوستانت برایت و به یادت چنین طراحی کنند.
مرسی از اینکه برای این طراح ، در شان او طراحی کردید .
بد نیست یک نگاهی به سنگ قبر میس وندرروه و آدولف لوس هم بندازیم یا اخوان ثالث.
ناقص افتاده نوشته هام.دوباره مینویسم:
1- ما ایرانی ها بیشترمون مرده پرست هستیم.تا کسی فوت میکنه مسابقه میذاریم که بیشتر خودمون را از نزدیکان فرد درگذشته نشون بدیم و های و هوی بیشتر باعث افتخارمون میشه.این یک مشکل فرهنگی هست.
2- تا یکی یک کار انجام میده هممون یادمون میفته نقد کنیم و اظهار نظر کنیم.قبلش کلا همه چیز تعطیل هست.عدم تواناییمون را با انتقادهای شخصی و کوبنده جبران میکنیم.حرف میزنیم.حرف میزنیم و حرف میزنیم... اینم یک مشکل فرهنگی دیگه هست.
3- به دنیا اومدن و مردن و انتخاب اسم و انتخاب سنگ قبر دست خود آدمها نیست معمولا.اما وقتی هند داشتم آرامگاه گاندی را میدیدم خیلی روی من تاثیر مثبت گذاشت.سادگی و سبز بودنش عالی بود.این کار هم ساده هست و هم خوب.(به اعتقاد من)
4- من نه صاحب نظر هستم و نه منتقد فقط پر رو هستم و نظر میدم. به نظرم سنگ آرامگاه باید ساده و متین و ویژگیهای خوب شخصیت آدمها را به ذهن بیاره که این صراحت و سادگی در کنار منعکس کننده بودن سنگ تیره هم حس خوبی به من میده.
5-علی سوداگران این کار را خوب انجام داده و فونتش متناسب هست با همون فونتهایی که علی مینوشت زیر شیتهاش.من به عنوان فقط یک دانشجوی سابق ورودی 73 از این کار لذت میبرم و از طراحش تشکر می کنم.