ما اغلب در مورد نقش زنان در معماری و طراحی صحبت می کنیم، در اینجا
گزیده ای از متون انتقادی مرتبط با معماری
و غیر مرتبط با معماری را که به این بحث فرهنگی جاری پرداخته اند و به درک موضوع
کمک می کنند را بررسی می کنیم.
این مقاله به عنوان پاسخی به سخنرانی درباره هنر و معماری ودر قالب
بخشی از دوسالانه معماری در پیزا در نوامبر 2019 با سخنرانی یازده مرد و یک زن
برگزار شد تولید می شود. بسیاری از رویدادها، هیئت داوران، کمیسیون ها، مقالات و
برنامه های دوره های آموزشی، در ایتالیا و فراتر از آن، با حضور تعداد بسیار
محدودی از زنان برگزار می شوند. به عبارت دیگر، زنان امروز، همچنان بهجای انکه
مکان شمول و در هم گیری باشند، مکانهای طرد هایند.
از چند دهه قبل، بحث فرهنگی مهمی در مورد لزوم زیر سؤال بردن مفهوم معیار
به عنوان یکی از ابزارها یا مکانهای اصلی طرد و بازْتولید طرد هزارهای زنان،
گشوده شده است که به موازات به طرد اخلاقی و جغرافیایی صداهای غیر غربی و غیر سفید
نیز می انجامد.
از همین روست که امروزه در اکثر برنامه های اموزشی مرتبط با جنسیت میتوان
دستکم یک بخش از خوانشهایی را یافت که هدفشان آوادهی به نویسندگان زن است. به
نظر می اید حداقل برای یک روز در هر ترم، هر برنامه درسی باید فضا را برای آن
صداهایی که به طور سنتی از تاریخ بیرون رانده شده اند، بگشاید. بازیابی این صداها
در واقع یکی از اصلی ترین تلاش هایی است که، امروزه، هر تفکر انتقادی بایستی انجام
دهد.
این تلاش صریح برای بازیابی، کشف، مطالبه مجدد و بازگویی صدای زنان، امروز هم
ضروری و هم فوری است، زیرا که زنان هنوز
با فاصله زیاد در ته خط نگاه داشته شده اند: ما هنوز در اکثر موارد و مخصوصا در
برنامه های آموزشی، به چند خوانش محدود، آن هم عمدتا درون برنامه ای که عمدتاً بر اساس
صدای مردان ساخته شده است، خلاصه شده ایم.
انبان های معرفتی و آموزشی هر فردی باید متفاوت و متنوع باشند، هر کس
باید وسواسها و استنتاج های خاص خود و مشغله های پژوهشی و در حال تکامل خودش را داشته
باشد. با این حال، نویسندگان و متونی هستند که همه باید آن ها را بشناسند. این
متون بنیادین و البته متعارف به ما امکان میدهند که زمینه های مشترکی برای مباحثه
داشته باشیم، زمینههایی که بتوانیم گفتمانهای متنوع و فردی را بر اساس آن ها بسازیم.
این متون تا حدی مختص هر رشته ای هستند و البته پاسخگوی نیازهای هر سنی؛ آنها
ابزار تفکر انتقادی اند که ما برای بُنْ کاوی و زیر سوال بردن واقعیت زمان خود بدان
ها نیاز داریم.
خوانش دوره های دانشگاهی به وضوح فقط دریچه ای از واقعیت بسیار
گسترده و اغلب بسیار تاریک تر را به نمایش
می گذارد. برای افشای این طرد پایدار، و این پذیرش سطح دوم و برای مطالبه و داعیه
ی فضایی برای صدای زنان و تأیید سهم اساسی آنان در تفکر انتقادی معاصر و تلاش برای بازنویسی مدرنیته، مجموعه ای
آزمایشی، ناتمام و پیشنهادی از متون بنیادی را فهرست می کنم که می توانند جزیی از
گویش یک برنامه درسی آزادی باشند؛ امکان هایی برای برنامه های درسی ای که اختلاف و
تنوع ذات هستی شناسانه شان است.
ـ ربکا سولنیْت
کتابی متاخر برای فکر کردن به یک محرومیت بزرگ، کتابِ ربکا سولنیت "مادر
همه پرسشها: فمینیسمهای وسیع تر" (2017) کتابی است به دنبال بازنمایی تاریخ
طرد، سرکوب، انقیاد، تاریخچه سکوت اجباری. همانطور که سولنیت استدلال میکند:"اگر
کتابخانهها همه داستانهایی که بیان شده اند را در خود جای می دهند، حتما کتابخانههای
ارواح هم خواهیم داشت، کتابخانه هایی که تمام داستانهایی که گفته نشدهاند را در
خود جای می دهند، هرچند کتابخانه های ارواح به مقدار غیر قابل تصوری از کتاب های
منتشر شده بیشتر اند".
ـ دنا هاراوی
ـ جودیت باتلر
ـ گایاترْی چاکراوُرتی اِسپیواک
. دوازده متفکر فمینیست که بهتر است معماران
بشناسند ـ بخش دوم
. دوازده متفکر فمینیست که بهتر است معماران بشناسند ـ بخش سوم ( پایانی)