کتاب پرسش های ادراک حسی اول بار در سال 1994 در غالب یکی از شماره های خاص مجله ی معماری اِی+یو به چاپ رسید ولی در سال 2007 تجدید چاپ شد . این کتاب ترکیبی از سه مقاله است؛ فضای معماری : مفهوم در غالب حضور و بازنمود، نوشته ی آلبرتُ پِرِز گومِز؛ مقاله ی دوم معماری هفت حس نوشته ی یوهانی پالاسما و مقاله ی سوم پرسش های ادراک حسی : پدیدار شناسی معماری نوشته ی استیون هال است .
مقاله ی اول فضای معماری : مفهوم در غالب حضور و بازنمود معماری را تنها در دو صفحه از شانزده صفحه ی خود شرح می دهد . این مقاله بسیار خلاصه نوشته شده است و باید چندین بار خوانده شود تا خواننده دریابد که نویسنده سعی در گفتن چه موضوعی را دارد . گومز مقاله اش رابا این داستان آغاز می کند که چگونه معماری و زبان، هم زمان با اختراع آتش ساخته شده اند و توضیح می دهد که " این عمل معمارانه یک کنشِ تاییدِ رویداد در فضا است که از آغاز، با جامعه، فرهنگ و زبان شناسی اش بوده است " . (گومز صفحه ی 9) او با مطرح کردن هنر در یونان قدیم به خصوص تئاتر ادامه می دهد و این که چگونه معماری در خلق فضای عمومی ایفای نقش می کند . بقیه ی این مقاله سعی دارد مقاله ی فضا، اثر پلاتو را برای خواننده شرح دهد و این که چقدر این مقاله مبهم است .
مقاله ی دوم معماری هفت حس بحث می کند که تمام حس ها کاملا با هم در ارتباط هستند . پالاسما توضیح می دهد که معماری تنها به چیزی برای چشم تبدبل شده است ولی در حقیقت تمام حس های انسانی مجذوب معماری می شوند . او می گوید " ما این جهان را با تمام اِگزیستِنس جسمی مان نظاره و لمس می کنیم، می شنویم و اندازه می گیریم و این جهان تجربی، به دور مرکزِ جسم سازمان می یابد و تجزیه می شود " . (پالاسما صفحه ی 35) او با مطرح کردن مصالح و ارتباطشان با حس لامسه ی انسانی، ارتباط نور و سایه با دمای بدن افراد گفتمانش را ادامه می دهد . او توضیح می دهد که چگونه بو و صدا خاطرات فضا را تحریک می کند و در ادامه مثال های ویژه ای را برای استدال خود می آورد .
مقاله ی سوم نوشته ی استیون هال تجربه ی معماری را مطرح می کند و این که چگونه ، بر طبق گفته های هال، ساختمان در میان سکوت ادراکی پدیده ها (فنومن) سخن می گوید . او گفتمان خود را به یازده " پهنه ی پدیدارشناسانه " ـ از پرسپکتیو فضا به صدا و جزئیات ـ می شکند . در هر پهنه، او یک مثال از اثر و ایده های خودش برای قوی تر کردن استدال هایش ارائه می کند . شاید همه ی این مثال ها به استدال های او ارتباط داشته باشند ولی بعضی از مثال ها با هنر بیشتر از معماری در ارتباط هستند . او توضیح می دهد که " که تنها معماری می تواند، همزمان، تمام حس ها ـ تمام پیچیدگی های ادراک حسی را بیدار کند " . ولی طبیعت چطور؟ تمام مثال های او، نور و سایه، آب و حالت فضایی شب، اِلمان های یافت شده در محیط طبیعی هستند .