الدو روسی (1931-1997) معماری است که بیشتر به سبب تالیفات و نظریه پردازی ها و ترسیم هایش شناخته می شود تا اثار ساخته شده اش. هیات داوران پریتزکر پرایز در بیانیه ای که به سال 1991 . جهت اهدای این جایزه به الدو روسی تنظیم کرده بودند اورده اند:"اثار او هم زمان عادی و شاخص اند و اصیل اند اگرچه از بی نظیر بودن دوری می گزینند و اگرچه در ظاهر ساده اند اما در محتوا و معنـــــــا پیچیده اند."
طرح های او طیف وسیعی از ایده ها را هم تاب می کند، از یک سو پا در نظریه پردازی های ادلف لوش دارد و از سوی دیگر به مدرنیسم متقدم ایتالیایی تنه می زند و حتی از نقاشی های نقاش سورئالیست ج.رجیو دی کریکیو نیز الهام می گیرد. کارهای او را می توان پست مدرنیستی خواند اما باید به این نکته نیز اشاره کرد که بن مایه های التقاطی در اثار او کم هستند و مبنای تئوری اثارش قوی ترند و از سبکْ بازی های بسیاری از پست مدرن ها دوری می جوید. او که به راستی به عوض شاعر شدن ناخواسته معمار شده بود، با تئوری پردازی بر ماهیت طراحی، بخش عظیمی از مباحث معاصر در حوزه معماری را شکل داد و بدیل هایی برای تاثیرات کارکردی و تکنولوژیکال مدرنیسم یافت. او همچنین از فرم های سرنمونی برای مستقر ساختن ارتباط به گمان خودش از میان رفته شهر و معماری استفاده کرد. و از همین روست که زبان معماری او مملو از احجام پایه ای همچون مکعب، استوانه و ستون ها و برج هایی است که بن مایه های پرداخت معمارانه شان مشترک است.
تمامی اثاری که از او باقی مانده است ردی در بافت شهری دارند و جوهره ی هدف اثر را بازمی تابانند. جز این ها طی 50 سال اخیر شاید کمتر کتابی در حوزه شهری به چاپ رسیده باشد که بتواند جا پای کتاب مشهور او "معماری شهر" گذارد. کتابی که احترام به بافت تایخی و دوری گرفتن از بازْاختراع گونه شناسی ها را مد نظر می اورد و فهم بافت شهرها را اولویت طراحی قرار می دهد.