رُسی در سال 1931 در میلان متولد شد و
در دانشگاه پلی تکنیک میلان در رشته معماری تحصیل کرد و در سال 1959 فارغ التحصیل
شد. در حالی که وی بیشتر به خاطر کارهای ساخته شده اش شهرت دارد، رُسی در اواخر
دهه 1950 برای مجله معماری ایتالیایی کازابلانکا در دهه 1960 و 1990 می نوشت و متونی در
باب تئوری شهر منتشر کرد. آرامگاه ناتمام سان کاتالدو آلدو رُسی در مودِنا،
ایتالیا، یکی از اولین و مهمترین بناهای پست مدرن محسوب می شود. به عنوان بخشی از
مجموعه پست مدرنیسم، در جستجوی آن هستیم که چگونه این معمار که اثرش را به عنوان
بخشی از این جنبش، انکار می کند، این بنا را در سال 1971 در حالی که در دوره ی
بهبود از یک تصادف بود، طراحی کرد.
رُسی یک بار اظهار داشت که "من نمی
توانم پست مدرن باشم چون هرگز مدرن نبوده ام" اما آرامگاه او برای مودِنا با رنگ
آمیزی قوی اش، شکل جسورانه اش و جزئیاتی که مرجع تاریخی دارند که مترادف با این جنبش
است. منتقد معماری آمریكایی چارلز جنكس كه این جنبش را در كتاب
1977 خود با نام "زبان معماری پست مدرن" تعریف كرد، رُسی را به عنوان یكی
از برجسته ترین پست مدرنیست ها قلمداد كرد و آرامگاه سن کاتالدو را مهمترین پروژه این
معمار ایتالیایی دانست.
در مرکز طراحی رُسی، فضای آرامستانی
مکعبْ شکل برای نگهداری بقایای مردگان و یک برج مخروطی شکل وجود دارد که یک آرامگاه
مشترک است. این فضای آرامگاهی که واقع در حیاطی در حومه مودنا، از سنگ ریزه رنگی
پوشیده شده است، در حالی که ساختمانهای اطراف این مجموعه را محصور کرده اند از سقف
هایی به رنگ آبی استیلی تشکیل شده اند. او همچنین به سمت طراحی صنعتی ترغیب شد
و محصولات خانگی با فرم های معماری قوی از جمله لا کونیکا که قهوه سازی
از جنس استیل ضد زنگ بود که برای برای تولید کننده ایتالیایی آلِسی در دهه 1980 طراحی کرد.
این معمار با همكارش جیانی بِراگیِری
طرحهای اولیه خود را برای گسترش آرامگاه شکل داد. این اولین پروژه مهم عمومی رُسی
بود و قرار بود برای اولین بار در حرفه خود به شهرتی در خارج از ایتالیا برسد که
در نهایت درهای پروژه هایی در آمریکا، ژاپن و سایر مناطق اروپا را روی وی باز کند.
وی بعداً در سال 1990 به اولین ایتالیایی مشهور شد که دریافت کننده جایزه پریتزکر بود.
رُسی در واقع پروژه دیگری را هدف خود
قرار داده بود و برای ورود به مسابقات مرکر ژرژ پمپیدو 1971 کار می کرد که در نهایت
توسط ریچارد راجرز و رنزو پیانو برنده شد اما یک تصادف جدی رانندگی چند هفته قبل
از پایان مهلت قانونی رُسی را در بیمارستان بستری کرد. در طی بهبودی، رُسی توجه خود را دوباره
به مسابقه ای برای گسترش آرامگاه نئوکلاسیک سان کاتالدو در مودنا متمرکز کرد. او
امیدوار بود که بتواند تئوری های شهری را که در متن خود در سال 1966 "معماری
شهر" ارائه داده است، بیان کند و در آن اظهار داشت که معماری باید در بافت
موجود شهر جای گیرد. در حالی که رُسی قبلاً چندین پروژه تحت تأثیر مدرنیست ها را در دهه
1960 از جمله طرح مسکن در میلان به اتمام رسانده بود، این آرامگاه اولین پروژه وی
است که زیبایی شناسی و ارزش های پست مدرن را منعکس می کند.
این طرح که در دو مرحله بین سالهای 1971
تا 1976 و از 1980 تا 1988 انجام شد، از جزئیات آرامگاه نئوکلاسیک مجاور به گونه ای
استفاده می کند که ارزش های مدرنیسم آن را رد می کرد. بکارگیریِ وی از عناصر سبک معماری قبلی
همراه با یک پالت رنگ آبی کمرنگ و رنگ خاکِ رسی، از نظر رویکرد کاملاً پست مدرن است.
دیوگو لوپس، معمار پرتغالی، نویسنده ی "معماری و سودا" در
باب معماری آلدو رُسی که اخیراً منتشر شده است، گفت: "آرامستان سن کاتالدو
نقطه عطفی در زندگی و کار آلدو رُسی بود." دیوگو گفت که رُسی در طول اقامت خود در
بیمارستان در تلاش برای "کنار آمدن با ایده مرگ خود" بود و این تجربه
باعث شد او رویکرد خود را نسبت به معماری مورد ارزیابی مجدد قرار دهد.
رُسی که هنگام تصادف به استانبول می
رفت، نوشت: " شاید در نتیجه این حادثه، پروژه مربوط به آرامگاه در مودنا در بیمارستان
کوچک اسلاونسکی بِرود متولد شود و همزمان جوانی من به پایان خود برسد. من در یک
اتاق کوچک در طبقه همکف در نزدیکی پنجره ای که از طریق آن به آسمان و یک باغ کوچک
نگاه کردم، خوابیدم. تقریباً بی حرکت دراز کشیده، به گذشته فکر می کردم اما گاهی
فکر نمی کردم و فقط به درختان و آسمان خیره شدم." در نهایت او در شهر کوچکِ یوگسلاوی
(کرواسی فعلی) بهبود یافت.
نقاشی های توسعه رُسی برای آرامستان،
سازه های مثلثی، مربعی و دایره ای را نشان می دهد که شبیه بلوک های ساختمانی
کودکان است. فرم ها رُسی یادآور "بازی غاز" بود، یک بازی تخته ای محبوب
کودکان در ایتالیا که بازیکنان در یک مسیر مارپیچ حرکت می کنند، با موانعی مانند
پل، چاه، پیچ و خم و در نهایت با مرگ روبرو می شوند.
در نقشه های جسورانه رُسی برای آرامستان،
عناصر بازی را می توان در پلکان های فلزی که از دیواره های فرم مکعبی آرامگاه بالا
می روند و پایین می آیند، کلوناد نیمه ساخته شده که آرامگاه را محصور می کند و یک
برج مخروطی شکل در مرکز که به عنوان میدان آخر است، تفسیر کرد.
ردیف هایی از پنجره ها و درهای ورودی
به همان اندازه، نمای نارنجیْ رنگ آرامگاه را که بنای اصلی محوطه است، سوراخ می
کند. رُسی این ساختار اسکلتی را که هیچ شیشه، پنجره، در و سقف ندارد، به عنوان شهری
برای مردگان تصور کرد. یک شبکه بتونی از طاقچه های تشییع جنازه که دیوارهای داخلی را می
پوشاند و از طریق شبکه ای از راه پله های فلزی به آن دسترسی پیدا می کند. بازشوهای
منظم، جزئیاتِ دیوارهای محصور آرامگاه را تکرار می کند، این ویژگی به نوبه خود طرح
آرامگاه مجاور را که از ستون های طاقی بلند که رنگی گرم درآمده، تأیید می کند. از
بسیاری جهات، توسعه رُسی با راهروهای ستون دار و آرامگاه محصور، فرم خلاصه شده ای
از این طرح اصلی است.
نمای خاکِ رسیِ آرامستان و سقف های آبی
رنگِ ساختمانهای مجاور زمین، کاملاً از بتن خاکستری رنگِ مورد علاقه مدرنیست ها در
دهه های گذشته فاصله دارد. لوپس می گوید: " این اولین پروژه ای بود که وی از رنگ های
گسترده ای مانند پوشش های سقفی به رنگ آبی آسمانی، گچِ دیوارهای راهروها به رنگ گل
رز کمْ رنگ و رنگ قرمز تیره در آرامگاه اصلی استفاده کرد. این می تواند به عنوان
نشانه ای اولیه از ویژگی معمولاً مرتبط با پست مدرنیسم تلقی شود."
طرح های رُسی برای مسابقه مودنا به طور
گسترده منتشر شد و در سال 1972 روی جلد مجله کازابلانکا را نشست. تقریباً
در همان زمان، واقعه اساسی دیگری در تاریخ معماری رخ داد؛ تخریبِ پروژه مجموعه مسکونی
پرویت ایگو در میسوری که توسط معمار مرکز تجارت
جهانی، مینورو یاماساکی در اوایل دهه 1950 طراحی شده بود. چارلز
جنکس تخریبِ این مجتمع 33 بلوکی را نشانگر مرگ مدرنیسم دانست. جنکس
در کتاب "زبانِ معماری پست مدرن" می نویسد: "معماری مدرن در سنت
لوئیس، میسوری در 15 ژوئیه 1972 در ساعت 3.32 بعد از ظهر درگذشت، هنگامی که طرح
بدنام پرویت ایگو یا بهتر بگوییم چندین بلوک آن توسط دینامیت تخریب شد."
به دنبال جنبشی جدید برای جایگزینی
مدرنیسم، جنکس به کارهای روبرت ونتوری، هانس
هولین و چارلز
مور و رُسی که نقاشی های آنها برای مودنا کاملاً
منطبق بر رویکرد جدید پست مدرن بود، جلب شد. وقتی در سال 1990 جایزه پریتزکر به رُسی
اعطا شد، هیئت منصفه گفت: "رُسی توانسته است دروس معماری کلاسیک را بدون کپی
کردن از آنها دنبال کند؛ ساختمانهای او بازتاب هایی از گذشته در استفاده از فرمهایی
دارند که دارای کیفیتی جهانی و حیرت آور هستند."
آنها افزودند: "کارهای او همزمان
جسورانه و بدیع و البته معمولی است، از لحاظ ظاهری بسیار ساده اما از نظر محتوا و
مفهوم بسیار پیچیده است. در دوره ای از سبک ها و تأثیرات متنوع، آلدو رُسی از مد
روز فرار کرده است تا معماری مختص خود را ایجاد کند." رُسی در سال 1997 به دنبال دومین تصادف
مرگبار اتومبیل در حوالی خانه اش در میلان درگذشت. امروز مهمترین پروژه او تا حدی مورد
استفاده قرار می گیرد اما نیمه کاره است، برجِ دودکشْ مانندِ مخروطی شکل و بخشی از
راهرو های سرپوشیده آن را ندارد.