پیتر آیزنمن دو برج در همسایگی متشکل از نه برج که در جنوب ایالات متحده واقع شده است و به صورت ماتریکس عمودی هستند,طراحی کرد.
این برج ها شصت و هشتاد طبقه از طریق جریانی در جهت تغییر دادن فرمول طراحی سنتی برج های بلند مرتبه: ساختار پایه, ستون و سر ستون برای بخشیدن هویتی جدید و خارق العاده به هر ساختمان به وجود آمدند.
از دیدگاه گونه شناسی برج ها, برج به عنوان یک ساختمان باید ساختاری سه جرئی مانند ستون های کلاسیک داشته باشد: پایه(لابی فاساد), ستون(طبقات) و سر برج(شبیه تاج کرایسلر یا امپایراستیت) به سبک آرت دکو می باشد.
با اتخاذ این رویکرد, برج های آیزنمن در FSM دراین میان بسیار منحصر به فرد بودند.
FSM در ساحل غربی رودخانه شرق که در ایالات متحده میان نیویورک از قسمت منهتن تا کوئین جریان دارد,واقع شده است.
محل جغرافیایی این دو جزیره باعث شده که چهارچوبی شهری تغییر کند,به این معنی که کوئین و منهتن در یک ردیف و یک خط قرار نگرفته اند.با استفاده از این تغییر در چهارچوب شهری در ساخت برج های FSM ما میدان کارتزین منهتن را در پایه مجازی یک برج و میدان کارتزین کوئین در بالای مجازی قرار دادیم.سپس این دو میدان به سمت هم کشیده شدند تا به طور عمودی در امتداد هم باشند, این عملکرد تغییر عمودی را پدید آورد.
عنصر زمان نیز به صورت نیرویی عمل می کرد که تاثیری همانند یک مایع ذوب شده در میان این برج ها می گذاشت.
این جریان طبیعت زمان را به تصویر می کشد. پایه و بام این برج های جدید کارتزین ها هستند و این در حالی است تغییری که آن ها را به هم پیوند داده,طبیعت جدیدی را پدید آورده و نشان دهنده تاثیر زمان بر سطح آن می باشد.
این فرایند همچنین سطوح و طبقه های مسکونی خاصی را در هر برج و احتمال ایجاد واحد های دوبلکس در وسط برج ها را به وجود می آورد.