در سال 1947 الیل و ارو سارینن با دو طرح مجزا در مسابقه ای که بنیاد ملی جفرسن برگزار کرده بود، شرکت کردند. نخستین بار بود که پدر و پسر در دو جبهه ی مخالف قرار می گرفتند، و آن هم در یکی از مهم ترین مسابقات معماری در ایالت متحد آمریکا در سال های پس از جنگ. جایزه ی نفر اول عبارت بود از مبلغ هنگفت چهل هزار دلار فقط اهمیت مادی ای بیان می کرد که آمریکاییان این سال ها نسبت به میراث گذشته شان قائل بودند. بنیاد ملی جفرسن در سال 1934 جهت بزرگداشت خرید ایالت لوییزیانا تاسیس شد. ایالت لوییزیانا با مذاکره ای مستقیم رئیس جمهور وقت ایالت متحد آمریکا، تامس جفرسن، به منظور الحاق کلیه ی مستعمرات فرانسوی در کرانه ی غربی رود میسی سیپی از دولت فرانسه خریداری شد و به این ترتیب دسترس و گشایش جبهه ی غربی دولت فدرال را تسهیل نمود. شرکت در مسابقه برای عموم شهروندان آمریکایی آزاد بود، اما در عین حال نام های بزرگ معماری آمریکا، از قبیل والتر گروپیوس، الیل سارینن، چارلز ایمز، اسکیدمور، اووینگز و مریل، لویی کان، یوجین مکی، ادوارد دی. استون و کازومی آداچی را به سوی خود جذب می کرد.
ارو جهت تمهید مقدمات ورود به مسابقه تیمی متشکل از همسر اولش لیلیان سون، مجسمه ساز و معمار منظر دن کایلی، طراح داخلی الگزاندر ایچ. جیرارد، و معمار طراح جی هندرسن بار را استخدام کرد. چند هفته بعد، الیل تلگرافی دریافت نمود مبنی بر اینکه او به عنوان یکی از پنج معماری که به مرحله ی نیمه نهایی راه یافتند انتخاب شده است. در حالی که خانواده ی سارینن هنوز مشغول شادمانی و پایکوبی از دریافت این نتیجه بودند، نامه ای خطاب به ارو به دفتر معماری وی رسید که در آن چنین آمده بود که ارو و نه الیل، برای شرکت در مرحله ی بعد مسابقه در نظر گرفته شده است. و درست در این لحظه ارو در نگاه پدر به عنوان معماری مستقل فارغ التحصیل شد. آنچه پروپوزال ارو در چشم هیئت داوران به شدت جذاب می نمود یک آرک عظیم در ابعادی غول آسا بود که از پارکی با پوشش گیاهی اندک سربلند می کرد و از فواصل بسیار دور نیز قابل رویت بود. در نخستین ورسیون پروژه تمهیداتی در پارک اندیشیده شد تا برخی کاربردهای خاص این شمایل مرکزی را امکان پذیر سازد. در طراحی های مجدد بعدی به دلیل ضیق بودجه همه چیز جز موزه ی زیرزمینی فدا شدند. ارو در سال های جوانی مدتی را در اروپا و خاورمیانه گذرانده بود و در آن جا با معماری و تمدن های قدیم آشنایی نزدیک و مستقیم پیدا کرده بود. طاق نصرت های رومی، مثل طاق نصرت سپتیمیوس سوروس و طاق کنستانتینوس (قسطنطین)، سازه های سنگی عظیمی بودند که به کار تجلیل از وقایع خاصی در کل تاریخ امپراطوری روم می آمدند. جذابیت این بناها در اذهان معماری ریشه داشت که در عصری مقهور گذار تکنولوژیک، در پی جاودانگی در معماری بر می آمدند. ارو هم می خواست تا "بنایی شاخص {طراحی کند}- و نه به اوبلیسک و نه یک جعبه ی مکعب مستطیلی، و نه گنبد و قبه ای در محل یادبود آن اتفاق – بلکه یک آرک عظیم بر کرانه ی یک رود به نظر بسیار مناسب می رسید." این پیام صریح ناگهان بر دل هیئت داوران نشست که در راس شان معمار و رئیس کالج معماری کالیفرنیا در برکلی، ویلیام ووستر، و در کنار وی ریچارد نویترا قرار داشت. ایده ی سارینن به دلیل تفسیر غیر معمول و غیر کلیشه ای یک فرم باستانی، و استفاده از عناصر معماری و مهندسی مدرن مورد ستایش قرار گرفت. یک مانع پیش رو عبارت بود از نقل و انتقال ریل راه آهن موجود در سایت، که به مدت چند سال بخش مجزایی از دفتر سارینن را مشغول خود ساخت.
با آغاز سال 1957 مسئله سرانجام حل شد و قصد اولیه ی معمار نسبت به احداث بنای یادبود محقق شد. آرک مورد بحث سه مسئله ی عمده را پیش روی تیم طراحان می گذاشت که می بایست به عقلانی ترین صورت ممکن راه حلی برای آن ها پیدا کرد: شکل ارک؛ و سیستم بالابری که قرار بود بازدیدکنندگان را به نقظه اوج آرک انتقال دهد. معمار بر این نکته تاکید اشت که آرک باید به شکل یک قوس معکوس کاتنز (catenary) باشد، یعنی درست مانند قوس یک زنجیر آویخته. اما چنین تعریفی چه الزاماتی را در ساخت موجب می شد؟ موین راچ در این باره می گوید: "کاتنز یک خط است. خط تاثیر می گذارد، و آن را به یک منحنی کاتنز سنگین بدل می سازد. و البته که آرک یک خط یکنواخت نیست، آرک در این معماری نازک می شود و به همین دلیل وزن آن متغیر است، هم در طول مسیر و هم وزن سطح مقطع به تدریج که تغییر موضع می دهیم و پایین می آییم، تغییر می کند، و توزیع وزن در طول مسیر خط کاتنز هم حائز اهمیت بسیار می شود." محصول نهایی حل این معضلات مهندسی، آرکی است که 200 متر از سطح زمین ارتفاع می گیرد و بر یک پی 200 متری ایستاده و با استفاده از مصالح ترکیبی از جمله فولاد ضدزنگ و بتن ساخته شده است. شکل کلی آن شبیه به مثلث متساوی الساقین است، و سطح مقطع آن در چشمه ی آرک 17 متر و در تاج 5 متر است. این آرک عظیم، که به نام "دروازه ی غرب" شهرت یافته، بر کرانه ی رود و ناظر به رود میسی سیپی بر کل افق شهر سینت لوئیس اشراف دارد.
تحقق این بنای یادبود فصل نوینی در احداث بناهای بسیار پایدار گشود، که حتی در مورد معماری همچون سارینن با این حد توان که پیوسته در جست و جوی نا ممکن ها بود، استثنایی به نظر می رسد. احداث این بنا بیست سال یعنی از سال 1947 تا 1968 زمان برد که در تاریخ ساخت و ساز مدرن هم بی سابقه است. در فاز اول پروژه، سارینن مهندس فرد سورود (Severud) را از شرکت سورود، الستاد و کروگر به یاری فرا خواند که نقشی اساسی در مهندسی ناپیدای این آرک ایفا کرد. مرگ سارینن به سال 1961 اتفاق افتاد، و او هرگز شاهد تکمیل این بنای یادبود نشد. تیم کارمندان سارینن، به رهبری جان دینکلو، این پروژه ی منحصر یه فرد را جهت مراسم افتتاحیه ی سال 1968 به ثمر رساندند. موزه تا سال 1976 تکمیل نشد، و طرح رویت چشم انداز (پلاتفورم ارصادی) تازه در سال 1980 به بهره برداری رسید.