مارک ویگلی در کتاب بدون عنوان: خانه ای برای جنسیت موکدا بر تلاش میشل فوکو در رابطه با تعامل بدن ها و معماری تاکید می گذارد. به گمان او منضبط سازی بدن، امتداد منضبط سازیِ تاریخیِ"محصول فرهنگی ای به نام زن است"، این گزاره در یک تحلیل تاریخی بر پایه این مدعا قوام می گیرد که زن بیش از ان در بند جهان جسمانی ترشحاتfluid bodily world است که بتواند خود را کنترل نماید. (ویگلی 1992: 345).
مارک ویگلی با ارجاع به فوکو تاکید می کند، بارزه مشترک مباحث مرتبط با فضا به قراری نهادینه شده اند تا مجموعه ای خاص از شرایط را برای [کنش فیزیکی] افراد [و تعامل ان ها با محیط] رقم زنند.