جولیانو برونو، در کتاب "محفل عمومی، معماری و هنرهای بصری"(2007) که در قالب ان ایده محفل عمومی را تحت مجموعه مقالاتی مرتبط با هنر، معماری و فضاهای عمومی تحلیل می کند، بدن را در قامت پدیده ای ارزیابی می کند که "سهمی فزاینده در تولید فرهنگی طی سه قرن اخیر"(برونو 2007: 102) ایفا نموده است. برونو برای کاوش بر معماری، که ان را چارچوبی برای خاطره می داند، به تحقیق بر حوزه مطالعات فیلم و بررسی موزه ها می نشیند، در این میان، اما، تفسیر او از بدن عملا طنینی است از گفتمان میشل فوکو، به گمـــــــان او:
سینما در قامت گفتمانی بر ساختار بدن، در عمل چیزی نیست جز وجه اشتراک برامده از بنیان های معرفت شناختی و تحقیقات علمی برامده از فابریکا (برونو 2007: 102).
برونو توضیح می دهد چگونه این تفسیر از بدن را می توان هم زمان پدیده ای علمی و فلسفی دانست، پدیده ای که می توان رد ان را از طریق تبارشناسی رمزهای بازنمایی پی گرفت. به تبعیت از فوکو، او شرح می دهد چگونه گفتمان پزشکی متمرکز بر بدن، که هم زمان با سینما ابداع گردید، به مرور زمان استفاده اش از نگاه خیره را به مثابه ابزاری تحلیلی تعمیق کرده است و به موازات تکنیک ها و ابزار بصری ای که به رابطی با دیگر رشته ها تبدیل شده است را نیز توسعه داده.