نیوُآبجکتیویتی در معماری، همچون نقاشی و ادبیات، شرحی از یک تلاش آلمانی است در سال های گذار اوایل دهه 20 در فرهنگ وایمار که در قامت پاسخی مستقیم به افراط سبکی معماری اکسپرسیونیستی و تغییر ذائقه ملی ظاهر می شود. معمارانی همچون برونو تات و اریک مندلسون و هنس پولزیگ روی در ره یافت واقع بینانه، مبتنی بر تفکر کارکردی و سرْراست نیوُآبجکتیویتی کشیدند، ره یافتی که به سرعت به عنوان جنبش ساختمان نو new bauen شناخته شد. جنبش ساختمان نو دوره شکوفایی اش را در میانه برنامه دویز و ظهور نازی ها در المان تجربه کرد، جنبشی متبلور در نمایشگاه هایی همچون محله ویزنهاف، برنامه های شهری کلان مقیاس و پروژه های مسکن اجتماعی برونو تاوت و ارنست می و تجربیات تاثیرگذار مدرسه باوهاوس.