امکان معماری مطلق، نوشته پییر ویتوریو آئورلی، بی شک کتابی
است که عمیقا با شهر و امر سیاسی گره خورده. در یک نگاه گذرا، تمرکز کتاب بر
مطالعات تاریخی تا پالادیو و پیرانتزی عقب می رود و از این منظر روحیه ای نوستالژیک
به خود می گیرد، اما انچه در کتاب مشهود است، تفسیر به شدت معاصر از عناصر معمارانه
این اثار تاریخی است.
این حس بازگشت به عقب و در عین حال تمایل به معاصر ماندن،
احتمالا نتیجه سرخوردگی برامده از تدقیق معماری در قالب گستره وسیعی است که خودش
نیز نمی تواند مرزهای خودش را تعریف نماید و این سردرگمی به واسطه سرخوشی گیج
کننده ابتدای قرن بیست و یکم تشدید هم شده است. در این میان آئورلی تلاش می کند با
راستْ آزمایی سرچشمه های پروژه ای کلان مقیاس به نام معماری و بازبینی مسیری که
معماران در قالب ان خود را به واسطه و از طریق سوابق تاریخی تعریف می کنند به کشف
مجدد هدف معماری همت گمارد.
اتووود این کتاب به عنوان بخشی از مجموعه "ده کتاب که هر معمار باید بخواند" معرفی نموده است.