رابرت ونتوری و دنیس اسکات براون، بی شک از تاثیرگذارترین
معماران اواخر قرن بیستم به شمار می روند، تلاش های ان ها بر اهمیت اموختن از منظر
محلی برای فهم عمیق تر بافت اجتماعی و فرهنگی و بستر تکنولوژیکی که اتمسفر اکنون را
رقم می زند متمرکز است. این دو در کتاب بی نهایت مهمشان از لاس وگاس بیاموزیم (1972)
دوگانگی ماهیتی معماری را به رسمیت می شناسند ـ معماری به مثابه سرپناه که عملا بر
وجه درونی و وجوه ذاتی معماری تاکید دارد و معماری به مثابه یک نشانه که در جنبه
های مفاهمه ای، تزییناتی و داده پردازانه و نمادین اش متبلور شده است.
رابرت ونتوری و دنیس اسکات براون بر اساس مطالعاتی که بر
نواره اتومبیل محورِ لاس وگاس انجام دادند، اصطلاحی تحت عنوان الونک های بنجل بزک
شده decorated shed را وارد گفتمان معماری انتقادی کردند. تاکید ان ها بر یادگرفتن از هر انچه
بومی است و همچنین تاثیرات فرهنگ پاپ دهه 60 میلادی موجب شد که این دو معمار و
تئوریسین معاصر را در سطح عمومی گفتمان معماری به عنوان بخشی از جریان پست مدرن در
معماری تعریف کنند. کتاب معماری به مثابه نشانه ها و سیستم ها: بیانیه ای برای
زمانه ی منریستی(2004) تلاش دارد تمام این مباحث را مجددا مورد بررسی انتقادی قرار
دهد. کتاب از نو به دوگانگی میان نشانه و سرپناه بازمی گردد و مفهوم الگوهای فعالیت در
هم درگیر شده و در هم ترکیب شده را به مثابه ابزار طراحی برای استخراج فرم کالبدی
از دل شرایط اجتماعی، دفاع از ارزیابی مجدد ما نسبت به مسئله بافت در معماری و
مباحثه بر رابطه بین فرم و انعطاف پذیری کارکردی و نهایتا حمایت از معماری منریستی
به عنوان معماری ای برای عصر پساصنعتی اطلاعاتی مطرح می کند.