جان آرمیتاژ: با در نظر اوردن تحلیل تان بر تکنولوژی و تصادف عام در اثار متاخرتان همچون اسمان باز (1997)، سیاست بدترین ها (1999)
و بمب اطلاعاتی (2000) ایا چشم انداز موثری بر مقاومت علیه توسعه عمیق و روزافزون
تکنولوژی متصور هستید؟ ایا استراتژی های مشخصی از مقاومت وجود دارد که بتوانند
برابر رشد بی امان استراتژی های فن اورانه ی مبتنی بر فریب بایستند؟ پل ویریلیو: مقاومت همیشه ممکن است! اما انچه بایستی پیش از هرچیز برابر ان مقاومت
کرد، مقاومت برابر توسعه ایده فرهنگ تکنولوژیک است. در این زمینه تلاش هایی کرده
ایم، به طور مثال فرهنگ هنری و ادبی دچار تغییر و تحول اساسی شده است اما ایده ال
های فرهنگ تکنولوژیک نیز به رشد خودشان ادامه داده اند و از بد حادثه در قلمروهایی
دور از دسترس فرهنگ عامه و ایده ال های عملی دموکراسی و دقیقا به همین دلیل است که
جامعه به مثابه یک کل کنترلی بر توسعه های تکنولوژیک ندارد و این یکی از بزرگترین
خسران هایی است که دمکراسی ما را در اینده نزدیک تحدید و تهدید می کند. بنابراین
واجب است که به نوعی از فرهنگ دموکراتیک تکنولوژیک نزدیک شویم، اگر چه متاسفانه در
این زمینه هم موانعی وجود دارد؛ فرهنگ تکنولوژیک در میان خواص و حتی در حلقه های
حاکمیتی چیزی کم اثر و بعضا به درد نخور به نظر می اید، ان ها، به نوعی، اصلا
فرهنگ تکنولوژیک ندارند.
به بیان دیگر، به نظر من تب داغی که به واسطه تبلیغات حول اینترنت شکل گرفته است
نمی تواند با هوش سیاسی ای که بر مبنای فرهنگ تکنولوژیک شکل گرفته است برابری کند.
برای مثال در سال 1991، بیل گیتس نه فقط کتابش در مورد سرعت تفکر را منتشر کرد
بلکه نشان داد نرم افزار فالکون ویو از شرکت مایکرو سافت چگونه می تواند پلی در
کوزوو را تخریب کند. دیگر سزار یا ناپلئونی در کار نیست که در مورد سرانجام جنگ
تصمیم بگیرند، بلکه صرفا با یک نرم افزار سر و کار داریم.
به طور خلاصه باید بگویم، هوش سیاسی جنگ و هوش سیاسی جامعه
دیگر یارای نفوذ بر جهان علمیْ تکنولوژیک را ندارد. یا اگر بخواهم راحت تر بگویم،
می گویم؛ هوش علمیْ تکنولوژیک انقدرها هم در جامعه عمق نگرفته و ریشه ندوانده است
که بتوانیم بر قوام ان انواع پیشرفت های علمیْ تکنولوژیکی که امروزه در حال شکل گیری
است را تفسیر کنیم.