جان آرمیتاژ: به نظرم می تونیم از بن مایه های اصلی
درک شما از شهرها اغاز کنیم، به طور مثال رابطه ی میان شهرها و دولت، شهرها و قدرت
سیاسی؟ تا انجایی که من متوجه شدم، از منظر شما، "زمان واقعیِ" متبلور
در تکنولوژی های ارتباطی و اطلاعاتی، زمان واقعیِ متبلور در جهان اینترنت و تلفن
های همراه بر "فضای واقعیِ" شهرها سایه انداخته است، به گمان شما این
تحولات چه تقدیری برای شهرها از منظر جغرافیایی، یا شهرها از منظر ژئوپلیتیک رقم
می زند، شهرهایی که جامعه شناسی شهری ای همچون ساسکیا ساسن در کتابش شهر جهانی به
ان ها می پردازد؟
پل ویریلیو: برای من شهرها بیش و پیش از هرچیزی مکان ها یا موقعیت های مکانی
هستند. دوست دارم تاکید کنم که در غرب، شهرها همچنین مکان ها یا نشان گرهای دولت
هستند. شهرها در وهله ی اول جایی برای دولتْ شهرها هستند، صرفا پس از عبور از
مرحله دولتْ شهری است که شهرها به عنوان بخشی از دولتْ ملت ها مقرر می شوند و
امروز با فدراسیون هایی از دولتْ ملت ها مواجه ایم، فدراسیون هایی همچون اتحادیه
اروپا. شهرها جایی اند که انباشت قدرت در ان ها حادث می شود؛ تراکم های شهری، مکان
هایی برای انباشت اند، نه صرفا انباشت ثروت، بلکه همچنین انباشت قدرت. شهرها می
توانند به مثابه دولت هایی درون دولت نیز در نظر ایند، شهر ها قبل از انکه متحول
شوند و به صورت یک مگاپلیس در ایند، قبل از انکه درون چرخه مگاپلیسی تعریف شوند،
شهرها بر مدار منطق ژئوپلیتیک دولتْ شهرها و ملتْ شهرها عمل می کنند.
امروزِ روز، بر این باورم که به استانه بی نهایت حساسی از خوانش و درک شهرها
رسیده ایم، چرا که امروز زمان واقعی مبتنی بر جریان اطلاعات و تکنولوژی های ارتباط
جمعی، شهر مبتنی بر فضای واقعی را پس می زند و از ان فراتر می رود. من بر این نکته
ی بی نهایت مهم تاکید می گذارم، ما به انتهای شهرهای ژئوپلیتیک رسیده ایم، شهر های
ژئوپلیتیک دارند جای خودشان را به شهرهایی می دهند که از یک منظر اینده نگرانه می
توان شهرهای فراتر از [محدودیت های پیشین] خواند؛ شهرهایی که شهرهای ژئوپلیتیک را
پشت سر می گذارند، شهرهایی که می تواند شهرهای "سیاسیْ هواشناسی"
نامیدشان، شهرهایی که بر مبنایی نوعی از سیاست های اتمسفری شکل می گیرند، سیاست
هایی متکی بر فوریت، فراگیری، بلافصل بودگی اطلاعاتی و تکنلوژی های ارتباطی.
شهرهایی که برخلاف شهرهای ژئوپلیتیک ریشه در تمرکزهای شهری، انباشت و تراکم
ندارند، بلکه بر مدار سرعت امواج اطلاعات و تکنلوژی های ارتبــاطی شکل گرفته اند.
در تضاد کامل با کانسپتی که ساسکیا ساسن از شهرهایی همچون نیویورک و توکیو و لندن،
به مثابه نقاط کانونی شبکه مالی سرمایه داری جهانی ارائه می دهد و با عنوان شهرهای
جهانی پست مدرن، صورت بندی شان می کند؛ من بر این نکته تاکید می کنم که سرعت و
شتاب شهرهایی که برامدی از اطلاعات و تکنولوژی های ارتباطی هستند، شتابی که همین
لحظه در حال برگیری ماست، نمی تواند تحت شمول شهر جهانیِ ساسکیا ساسن تعریف و صورت
بندی شود بلکه احتمالا می تواند ان را در قالب پدیده ی "شهرْ جهان" تعبیر
کرد و تفسیر.