هابرماس با پرداختن به مفهوم سپهر عمومی درکتاب دگرگونی ساختاری سپهر عمومی، معنایی نو از عقیده ی عمومی (افکار عمومی) را طرح می کند که در وضعیت مدرن آشکار می شود؛ معنایی که می تواند زیربنای دموکراسی حقیقی قرار گیرد. به این ترتیب با حضور گفتگوگر، نقاد، و استدلال گر خود در مجامع، سپهر عمومی را نهادینه کردند. این مجامع از نظر هابرماس از سازمان هایی که اطلاع رسانی و بحث سیاسی در آن وقوع می یابد مثل خبرنامه ها، نشریات و نیز نهارهای و پایگاه های مباحثه ی سیاسی مثل پارلمان، باشگاه سیاسی، سالن های ادبی، و مجامع عمومی مانند قهوه خانه ها و میکده ها، و فضاهای عمومی از این دست که در آن مباحثات ساسی و اجتماعی رخ می دهد، تشکیل می شد. در چنین بسترهایی افراد توانستند در ابراز نظر نسبت به امور عمومی مشارکت کنند. آنها از طریق مشارکت خود به اطلاعات بیشتری دست می سافتند، انگاره های دیگران را درک می کردند و با بحث نقادانه گیرامون آن انگاره ها به زهنیتی مشترک می رسیدند. به گفته هابرماس بازیگران
سپهر عمومی توانستند در اقتدار نهادهای موجود که پیش از آن بدون پرسش پذیرفته شده بود، چون و چرا کنند و آن را در معرض نقد قرار دهند. آنها توانستند با قبول جمعی رویه ی گفت و گو و استدلال و نقد، دست یابند که می شود بر آن نام عقیده ی عمومی (افکار عمومی) گذاشت. سپر عمومی میان جامعه و دولت قرار می گیرد و رفته رفته حیطه ی خود را گسترش می دهد. سپهر عمومی در شهر، بستر ارتباط افراد حصوصی به دلیل توجه آنها به امر عمومی و در انداختن مباحثه عقلانی در مورد آن بود، و شهر "نه تنها به لحاظ اقتصادی مرکز حیات جامعه مدنی بود، بلکه در تعارض فرهنگی و سیاسی با دربار قرار داشت، به ویژه، یک سپهر عمومی اولیه را، در جهان ادبیات مه نهادهایش قهوه خانه ها، سالن ها، و انجمن های میزگرد ب.د، پدید آورد. سالن های فرانسه، قهوه خانه های انگلستان، و انجمن های آلمان، ابتدا محمل نقد ادبی بودند و پس از آن بستر نقد سیاسی شدند. گسترش نهادهای سپهر عمومی هم چون سالن ها، قهوه خانه ها و میزگردهای علمی در کنار نشریات که همین مباحث را در سطحی وسیع می پراکنند، با عث می شد تا با کنار گذاشتن تفاوت منزات ها، چیزی به عنوان منفعت عمومی شکل گیرد، استدلال عقلانی و نه موقعیت و هویت گوینده به عنوان تنها ملاک قرار گیرد. مباحث عمومی بسیاری از موصوعات را که پیش از این پذیرفته شده بود، معضل نمون ساخت. و امر عمومی ویژگی شمول به خود گرفت و امکان دسترسی و بحث در مورد آن برای همگان به وجود آمد. بنابراین، می توان گفت مه یک گفتمان عقلانی- انتقادی در مورد امور مربوط به همگان نهادینه شد.