معماری مدرن هیچگاه سرْراست و فاقد انحراف نبوده است و این
دقیقا خلافْ آمد رتوریک سطحی مبتنی بر عقلگرایی و شفافیت و کارایی است که طراحان
مدرن ادعایش را دارند، در عمل انها از درگیر شدن انتقادی با هر انچه روحی غیر
عقلانی دارد می گریزند و در عوض نوعی برخورد حذفی با این پدیده ها پیشه می کنند؛
پدیده هایی همچون: خشونت، فلسفه های غیرعقلگرا، بیماری های جسمی و روانی، امر
بدوی، خوی حیوانی، امر فتیشی و از همه مهمتر سکسوالیتی. جنسیت و سکسوالیتی حفره های
اند که پرداختن بدان تحت شمول معماری مدرن می تواند غنا و عمقی که این بستر از ان
برخوردار است را به وضوح نمایان کند و به معبری بدل شود که از قِبَل ان برخورد
سلبی مثبتی با کنش های فراقلمرویی معماری تعریف گردد.