ویریلیو در فصل پایانی کتاب ماشین دید (1994) بین نقاشی به
مثابه برون داد عصر منطق فرمال تصویر، عکاسی و فیلم به مثابه برون داد عصر منطق
دیالکتیکی تصویر و ضبط ویدئویی، هولوگرافی و گرافیک کامپیوتری به مثابه اغازی بر عصر
منطق پارادوکسیکال سخن می گوید، به گمان او انچه در این موقعیت ظهور می کند: تسلط
و فائق امدن تصویرِ زمان واقعی بر ان چیزی است که بازنمایی می شود، زمان واقعی
نهایتا بر فضای واقعی غلبه می کند، مجازیت برامده از کامپیوتر virtuality بر واقعیت فعال actuality تفوق پیدا می کند و
کانسپت واقعیِ واقعیت را سرتاپا تغییر می دهد." در این شرایط، تصاویر و بازنمایی ها جای امر واقعی را می
گیرند و دامنه ای از تصاویر و بازنمایی دیجیتال به جای واقعیت می نشیند. این شرایط
از نظر فرهنگی به شکل گیری ماشین های جدید دید دامن می زند، ماشین هایی که به بسط
گستره های تصنعی داده، تصویر و اطلاعاتی منجر می شوند که حوزه های تازه ای از
تجربه را شکل می دهند. این شرایط در جنگ به مدهای جدیدی از سلاح ختم شد که بر
مبنای نابودی زمان شکل گرفته بودند ـ درست همان طور که تکنولوژی هسته ای فروپاشی
ماده و فضا را به دنبال داشت. همانگونه که کامپیوترها و ماشین های جدید تصویر
ماهیت فرهنگ را به شیوه ای دراماتیک تغییر دادند، تکنولوژی های جدید لیزری، مدهای
تازه نظارت و کنترل، مدهای جدید جنگ تصویری و توزیع اطلاعات غلط و نمایش های نظامی
مبتنی بر تکنولوژی پیشرفته ماهیت جنگ را تغییر دادند، روندهایی که در جنگ خلیج
فارس شاهدش بودیم.