طی چند دهه گذشته، پست مدرنیسم در مقام پدیده ای تاریخی و فرهنگی، موضوعی محوری در مباحث فرهنگی و تاریخی اکادمیک بوده است. تا حدودی به دلیل ماهیت اسرار امیز این مباحث، پدیده پست مدرنیسم به پیچیدگی و غیر قابل فهم بودن معروف شده، و قطعا نمی توان کتمان کرد که درک برخی المان های اندیشه پست مدرن برای افراد معمولی اندکی دشوار است، زیرا برخلاف قواعد به اصطلاح فهم همگانی عمل می کنند. مسئله ی دیگر این که منتقدان آکادمیک برای توضیح پدیده پست مدرنیسم در سینما از فیلم های خاصی استفاده می کنند که گاهی دشوار و پیچیده اند.برای نمونه، فیلم های دیوید لینچ، که به گمان همگان کارگردان فیلم های هنری سردرگم کننده است، همواره نقشی اساسی و محوری در کانون مباحث اکادمیک مربوط به فیلم های پست مدرن داشته است. فردریک جیمسون در کتاب پست مدرنیسم؛ یا منطق فرهنگی سرمایه داری متاخر (1991) از فیلم مخمل ابی لینچ به عنوان فیلمی مهم و مثال زدنی از محصولات فرهنگی پست مدرنیسم یاد می کند. مخمل ابی همچنین نمونه ای مهم در کتاب تصاویر جامعه پست مدرن نوشته نورمن دنزین نیز می باشد، این فیلم که به گمان دنزین از تعیین هویت زمانْ مکان تاریخی اش سرباز می زند و تصاویری را که گویا از دوره های مختلف تاریخی وام گرفته اند آزادانه در هم می امیزد:"شبه احترامی برای شمایل های گذشته فرامی خواند . ان ها را به سخره می گیرد و با این حال ان ها را در زمان حال نیز جای می دهد." در عین حال فیلم به شکلی مکرر پیام محوری اش را درست مانند نوعی ذکر و ورد هنود بیان می کند:"دنیای غریبه یه." اگرچه این پیام کاملا پیش پا افتاده است و از این نکته حکایت دارد که لینچ بیش تر به خلق تصاویر هنرمندانه علاقه دارد تا با مشغولیت انتقادی با مسائل دنیای واقعی برخورد نماید.مخمل ابی، به چند دلیل از سنت هالیوودی فاصله می گیرد، اما واقعا فیلم غیر قابل فهمی نیست. . . فیلم، برای فهمش، به صراحت خوانش های فرویدی را می طلبد. در فیلم های لینچ به طور یقین نه واقعیت بلکه بازنمایی های دیگری از واقعیت به نمایش در می آید، به همین دلیل گاهی برای بینندگانی که در پی تفسیر این اثار بر اساس دنیای واقعی اند، این قدر سردرگم کننده جلوه می کند. . . . پست مدرنیسم با به پرسش کشیدن معیارهای سنتی داوری زیباشناسانه باعث ایجاد وضعیت کلی شیطنت امیز و هجوامیزی می شود که گویی در ان هنر برای جدی گرفتن خودش با مشکل رو به روست.