تقابلی واضح بین بینش های مدرنیستی و پست مدرنیستی در مورد تکه شدگی وجود دارد، به گمان بسیاری تکنیک های کلاژ در مدرنیسم تلاش می کنند از وحدت و هم زمانی حکایت کنند، حال انکه تکنیک های کلاژ در پست مدرنیسم تلاش می کند هرگونه وحدت گرایی میان تصاویر پراکنده را تضعیف کند؛ نوعی سرپیچی لجوجانه تکه تکه های پست مدرنیستی برای گردامدن . . .اثار مدرنیستی تلاش می کنند به واسطه ی کارکردگرایی تک خطی امکان خوانش منسجمی که از دل متن بیرون می اید را تضمین کند، حال انکه اثار پست مدرنیستی معناهای تک ظرفیتی را ارائه نمی کنند، تکه تکه شدگی فرمال مدرنیستی در جهت گیری اش مرکزگرا و حتا می توان گفت ارمان شهرگرایانه است، چرا که مخاطبان را به چالش می طلبد تا تکه تکه ها را از نو درون اثری منسجم سرهم کنند، در حالی که تکه تکه شدگی پست مدرنیستی، مرکزگریز است و هرگونه امکان یک پارچگی ارمان شهری را رد می کند. . . . . . . نظریه پردازان پست مدرن تمایل دارند تا پذیرای تکه تکه شدگی مرکزگریز باشند، حال انکه گرایش کلی منتقدان برای جست و جوی نمادها و نقد اسطوره سرایانه در اثار مدرنیستی به گونه ای بوده است که وحدت و انسجامی برای اثار مورد تحلیلشان بنا کنند. . . به هر رو، جست و جو برای یکپارچگی، خواه به عنوان عملی محافظه کارانه و خواه ارمان شهرگرایانه، مسئله کم اهمیتی نیست . . .تکنیک هایی مانند مونتاژ می توانند یکپارچگی اندامْوار اثر هنری را به چالش بکشند، اما این چالش می تواند فحوای متفاوتی در بسترهای متنوع به همراه داشته باشد. . . . . . فرهنگ تجاری و نهادینه شده با غصب تکنیک های هنری اوانگارد، ارزش تکان دهنده این نمونه از اونگاردیسم را ویران می کند، به همین دلیل است که نگرش های متفاوت والتر بنیامین و فردریک جیمسون درباره تکه تکه شدگی در فیلم را می توان با توجه به این واقعیت تاریخی درک کرد که تکنیک های کاملا تکان دهنده در زمانه والتر بنیامین، به راحتی در فرهنگ بورژواییِ جریان اصلی در دوران جیمسون جذب شدند، ان هم زمانی که نمونه های مهم فرم تکه تکه شده نه از هنر اوانگارد که از تبلیغات تلویزیونی و موزیک ویدئوهای ام تی وی بیرون امدند. . .