در اواخر سال 1914؛ شیندلر برای فرانک لوید رایت نامه ای مبتنی بر درخواست شغل نوشت. چند ماه بعد؛ در حالی که رایت، خود برای تکمیل هتل امپریالِ توکیو در ژاپن زندگی می کرد؛ او را برای کار در پروژه های ایالات متحده استخدام نمود. به سال 1920، شیندلر برای نظارت بر یک پروژه بزرگ جدید، بنام خانه هولی هوک به لس آنجلس فرستاده شد که توسط وارث شرکت نفتی برنسدال، آلین برنسدال سفارش داده شده بود. این خانه بنام گل مورد علاقه برنسدال، گل هولی هوک (گونه ای از گل ختمی) نامگذاری گردید. خانه هولی هوک با الهام از سبک معماری باستانی مایا و کلونیکال اسپانیایی، اولین فرصت رایت جهت تعریف یک زبان طراحی جدید برای جنوب کالیفرنیا بشمار می رفت. شیندلر با برنسدال رابطه خوبی برقرار نمود بطوریکه برنسدال مستقل از رایت، سفارشات خود را با شیندلر مطرح می ساخت. در اوائل دهه 1920، شیندلر به اندازه کافی در لس آنجلس کار کرده بود تا بتواند دفتر خود را تأسیس نموده و به یک ستاره در حال رشد در معماری تبدیل شود. رایتِ خشمگین؛ از اینکه شیندلر اعتبار بیش از حدی برای سهم خود قائل شده بود به طور فزاینده ای دلخور و در نهایت منفجر گشت. او به شیندلر نوشت "جاییکه من هستم دفتر من است، دفتر من برای خودم است. فرانک لوید رایت دفتر دیگری ندارد، هرگز نداشته و هرگز نخواهد داشت. تو این را خوب می دانی لعنتی... دیگر نمی خواهم هیچ کدام از تقلیداتت از من را، بسازی؛ هر یک از چهل یا بیشتر کارگرانی که ممکن است با من کار کنند را ترجیح  می دهم، تو نه تنها زرد، بلکه کودن هستی."

قسمت اول

قسمت دوم

قسمت سوم

قسمت چهارم

قسمت پنجم

قسمت ششم

قسمت هفتم