همزمان با برگزاری مسابقه دانشجویی اتووود و انتشار مجموعه
فیلمْگفتارهای " موزش معماری؛ بحران [های] وضعیت [معاصر] و چشم اندازهای آینده " مروری بر فصل
ساختارشکنی دانشگاه از کتاب عصر فرهنگ تکنولوژیک نوشته ی کوین رابینز و فرانک
وبستر خالی از فایده نیست. کتابی که با برگدان مهدی دواوودی در اختیار مخاطبان
فارسی زبان قرار گرفت.
گزیده های گزاره گون پی امده "ده" تبیین و توصیفی است که نویسندگان کتاب
از بحران های مبتلا به دانشگاه اورده اند:
ـ گسترش ترقی خواهی ابزاری را برای پاسخ گویی به نیازهای اقتصاد انعطاف پذیر
پسافوردیستی به منزله کاهش کیفیت آموزش عالی، کاهش استقلال دانشگاه ها، به خطر
انداختن آرمان های دانشگاهی فراهم اورده است و با ناگزیرساختن داوری ها به نفع
سلسله مراتب اعتباری، مانع اجرای عدالت اجتماعی تلقی شده.
ـ توصیف جذاب جورج ریترز درباره دیزنی لند سازی دانشگاه ها دقیقا به دلیل انکه
پذیرفتنی است، وحشتناک است. تاکید بر اطلاعات تفننی که به همراه اموزش به شیوه
دیزنی لند انتقال می یابد، چرا که در انجا آموختن تفریح است و گروه اموزشی بر اساس
ملاحظات تجاری برنامه های درسی را تعیین می کند و نهایتا نمایش از توانایی سبقت می
گیرد و دانشجویان مشتریان کسانی اند که به سبب رفاه حالشان دانشگاه ها را نزدیک
بازارهای خرید می سازند.
ـ اموزش عالیِ توده ای مانع روابط صمیمانه گروه اموزشی با دانشجویان است، زیرا
گروه های کوچک اموزشی دیگر کارایی ندارند و فشارهای شدید برای تخصصی شدن، تمرکز بر
علائق پژوهشی و تجاری سازی، تصورات مربوط به اجتماعی علمی و دانشگاهی را متزلزل
ساخته است.
ـ پست فوردیسم آموزشی موجب شده است که امروزه دانشگاه های فوق العاده گوناگونی
داشته باشیم که خود نیز دائما در وضعیت تحول پیوسته قرار دارند. این امر با
فرارسیدن پست فوردیسم و انعطاف پذیری در کار تطابق دارد. . . دانشگاه پست مدرنِ پست
فوردیستی هرگز بی حرکت نمی ماند و به ناگزیر چندگانه گرایی، تغییرپذیری، ابهام و
بازاندیشی بی وقفه را جذب و در خود ادغام می کند. . . موسسه های اموزش عالی امروزه
چه از درون و چه از بیرون به قدری متفاوت شده اند که عنوان دانشگاه بر انها خصلت
های مشترک ناچیزی را به ذهن متبادر می سازد. . . دانشگاه امروز چیزی بیش از مجموعه
مشغولیت ها و صداهای متفاوت نیست.
ـ غیبت اهداف زیربنایی باعث می شود تا دانشگاه ها این نسبی گرایی عنان گسیخته را
بپذیرند که قطعا هر چیزی را می توان عالی اعلام کرد.
ـ در حالیکه اینترنت
آشکارترین منبع اطلاعات خارج از دانشگاه است، پس نقش دانشگاه به مثابه منبع اقتدار
دانش واژگون می شود و تبدیل به صدایی می شود میان صداهای دیگر و اساتید دانشگاه هم
دیگر کسانی نیستند مگر یکی از بسیار شرکت کنندگان متضاد در امر دانش و آنها خود از
درون به همان اندازه تکه تکه شده و ناهمگون اند که به طور روزمره مورد هماوردجویی
از بیرون قرار می گیرند، انها به معنای دقیق کلمه، نشان گر دگرگونی از روشنفکرانی
قانون گذار به مفسران اند.
ـ دانشگاه به این دلیل نیز متزلزل شده که تمایز ان از بخش های رشد یابنده ی صنعتی
روزبه روز سخت تر می شود. بحث این است که شرکت های غنی از نظر دانش مانند
مایکروسافت و زنکا و حتی سازمان های رسانه ای همچون کانال 4 تلویزیون انگلستان
پیشاپیش دارای بسیاری از ویژگی های دانشگاهی اند.
ـ پژوهش و تدریس دیگر به صورت دوسویه یکدیگر را حمایت نمی کنند. دانشگاه به سوی
پیوندی نزدیک تر با نیازهای اقتصادی حرکت می کند و همراه با این حرکت مداخله
فشارهای خارجی بر دانشگاه ها افزایش یافته است و عملا دانشگاه از ارمان های
انگیزشی و ویژگی های معرف محروم شده است.
ـ مجله اکونومیست جایی می نویسد:"یک ادم مریخی باهوش از خود می پرسد چرا
دانشگاهِ مستقل، بی نظم و اشفته از وجود دانشجویان می تواند مکانی کارامد باشد که
حمایت از پژوهش در انجا برای حامی مالی از نظر اقتصادی بیارزد. . . کارفرمایان
دانش در تولید پژوهش و حتی اموزش مفید و سودمند تواناترند تا دایناسورهای
دانشگاهی. . بنابراین بهتر است دانشگاه را بازاری کنیم"
ـ دانشگاه تجربه ای شبانه روزی ایست که فرد در خانه و در هر زمان راحت تر است به
بهترین منابع اطلاعاتی موجود دسترسی دارد. . . تسهیلات شبکه ای به دانشجویان امکان
می دهد که هر چیزی را هر زمان و هرگونه که مناسب می بینند مطالعه کنند. . . فناوری
در حال فروریختن دیوارهای برج عاج است.