کشتی هایی که این روزها در بنادر چسبیده به شهرها یا
در اسکله های صنعتی لنگر انداخته اند، غالبا نشانگر وقفه هستند و ایزولاسیون و عدم
ارتباط؛ نوعی از وضعیت استثنا برای به وقفه دراوردن سرعت و الودگی هایش، انگونه که
پل ویریلیو می گوید. برخی از این کشتی ها تبدیل به بیمارستان هایی مازاد برای برطرف کردن کمبود فضا و
زیرْساخت های بهداشتی مستقر در شهرها شده اند، برخی شان زندان هایی هستند سیال و
شناور برای قرنطینه مسافرانی که روی اب و حین مسافرت به کرونا مبتلا شده اند، برخی
شان حامل مواد و محصولاتی هستند که احتمالا به علت قرنطینه اجازه تخلیه در بندر را
ندارند.
برخی از این کشتی ها می توانند ماشینْ جزیره های دور و امنی باشند برای سیاستمدارانی
که دیگر به حضور مردم احتیاج ندارند یا سرمایه دارانی که ترجیح می دهند از زمینِ
آلوده ای که کارمندان و کارگرانشان روی ان کار می کنند فاصله بگیرند ـ پس از اجلاس
جی 8 در جنوا به سال 2001 و اعتراض هایی که حین اجلاس شهر را فراگرفت و به موازات
افزایش احتمال حمله های تروریستی اجلاس بعدی جی 8 روی کشتی برگزار شد.
در یک نگاه بدبینانه تر می توان تصور کرد، اگر شیوع بیماری یا فاجعه و دنیاگیری
فاجعه تشدید شود و فضای مراقبتی کم بیاید، ممکن است زندان ها را خالی کنند و
زندانیان را روی کشتی های حمل بار و سوخت زندانی نمایند و فضای زندان ها را به
بیماران اختصاص دهند ـ در فیلم شوالیه تاریکی
از مجموعه فیلم های بتمن، جوکر زندانیان و مردم شهر را درون دو کشتی روی اب محبوس
ساخت و ان ها را تحت فشار گذاشت تا کشتی های یکدیگر را منفجر کنند، زندان فیلم
نقشه فرار (2013) هم یک کشتی است. علی رغم تمام این روایتْ نگاری های بدبینانه ای که نسبت به کشتی وجود دارد، بعضا
کشتی ها در شرایط خاص و استثنایی کارکردهای مفیدی نیز داشته اند، یکی از ان ها
کشتیِ سرپناهِ شناور با طراحی لوکوربوزیه است، کشتی ای که در سال 1929 به سفارش
ارتش رستگاری برای زنان بی خانمان پاریس درگیر تبعات جنگ جهانی اول ساخته شد، یک
گرمْخانه شناور روی سن که در زمستان ها میزبان زنان بی خانمان بود.