شهر ایده ال و موقعیت گرایانه کنستانت؛ نیو بابیلون، برامدی است از کانستراکتیویسم و اکسپرسیونیسم انتزاعی و به موازات انچنان ازاد و انعطاف پذیر است که می تواند پاسخگوی خواست خودمختار و همگانیِ انسانْ بازیکن ها نیز باشد و البته در حوزه تکنولوژی ساخت از تکنولوژی های تطبیق پذیری بهره می برد که این امکان را فراهم می اورند تا بدون هیچ زیرْساخت اولیه ای اقدام به ساختش نمود. نکته ی مفهومی دیگر، در مورد موقعیت گراها، که ایده ایست برگرفته از جنبش لتریست ها، بر این باور است که معماری برامده از انضمامات محیطی می تواند از طریق تکنیک مضمون ربایی و بازیافت شهر تاریخی و منابع هنری موجودش شکل گیرد. حتی در کنفرانس بنیانگذاران موقعیت گرایی بین المللی که در سال 1957 برگزار گردید، گی دوبور که احتمالا از نگاه همکارانش ـ احتمالا همکارانی که از جنبش ایمجینیست باوهاوس به موقعیت گرایان پیوسته اندـ به شهر نگران است اینگونه ایشان را خطاب قرار می دهد:رفقایی که به دنبال معماری ای تازه و ازاد هستند بایستی متوجه این واقعیت باشند که این معماری نو، اساسا نه بر مبنای خطوط و فرم های ازاد و شاعرانه ـ انگونه که نقاشی انتزاعی غنایی از این واژه ها استفاده می کند ـ شکل می گیرد بلکه، بیشتر بر مبنای تاثیرات اتمسفریِ اتاق ها، راهروها، خیابان ها و اتمسفرهای مرتبط با ژست ها و ایما و اشاره هایی است که این عناصر بر گرفته اند. معماری با برگرفتن موقعیت های سیال رشد می کند، نه با تحت شمول اوردن فرم های به لحاظ حسی سیال و همچنین مصالحی که برای تحققش به کار گرفته می شود، تجربیاتی که به واسطه ی مصالح راهبری می شوند ما را به نوعی از فرم های ناآشنایِ ناشناخته سوق می دهند.