در فیلم پدر، آنتونی، پیرمرد ۸۰ ساله ای است که از ضعف حافظه در رنج
می برد، تهیه کنندگان این فیلم از طراحی تولید بهره گرفته اند. صحنه در استودیوی
فیلم سازی West London ساخته شد تا
به عنوان آپارتمان این شخصیت در لندن، و همچنین صحنه های داخلی دیگر استفاده شود،
و در طول فیلم دائما در حال تغییر است و هم آنتونی و هم بیننده را نسبت به واقعیات
در زمان جا به جایی از اتاقی به اتاق دیگر سر در گم میکند.
صحنه ای که فیلم در ان
می گذرد می بایست به عنوان آپارتمان آنتونی، آپارتمان دخترش
آن، بخش پزشکی و در نهایت آسایشگاه مورد استفاده قرار می گرفت. پیتر فرانسیس، طراح
تولید، توضیح می دهد که در کل فیلم اتاق آنتونی ثابت بود، جایی که ما فیلم را در
آن تمام کردیم. ما می خواستیم این مجموعه به سردرگمی بیفزاید تا هرگز مطمئن نباشید
کجا هستید.
با این حال که موضوع این فیلم در مورد حافظه اما او می گوید که
"هر کسی از این فیلم برداشت متفاوتی دارد. من آنتونی را در طول فیلم در یک
مکان دیدم. از نظر من، او از روز اول در آسایشگاه است و آنچه که می بیند و همه
آنچه که شما می بینید فقط خاطرات است. "
آپارتمان آنتونی باید مسکونی به نظر می رسید تا نشان دهد که او برای
دهه ها در آنجا زندگی کرده است. فرانسیس
می گوید: "او یک مرد باهوش است که در یک بخش خوب از لندن، در یک آپارتمان
بزرگ زندگی می کند. سقف ها بلند هستند و فضا و وسایل بزرگ به کار گرفته شده است. برای
خانه آنتونی، ما به دنبال یک پالت رنگ زرد بودیم و ایده این بود که ما می خواستیم
معماری آپارتمان در طول فیلم ثابت بماند، اما می خواستیم همه این تفاوتهای ظریف را
که لزوماً بلافاصله متوجه آن نمی شوید را داشته باشد. اما در پشت ذهن خود، متوجه
می شوید که چیزی تغییر کرده است." فرانسیس می گوید که می خواست به تدریج به
سمت یک پالت رنگ آبی سرد برای صحنه هایی که مجموعه به عنوان آسایشگاه به کار گرفته
شده است حرکت کند، یک آبی سرد روشن با نور زیاد.
او طرح کلی مجموعه را نوعی هزارتوی توصیف می کند، یک راهرو طولانی که
اتاق ها را بهم پیوند می دهد. او می گوید: "این راهرو مهم است زیرا در طول
فیلم بسیار زیاد دیده می شود. تصاویر بلندی را از راهرو می بینید. درها نیز نقش
مهمی دارند به عنوان مثال اتاق نشیمن سه، اتاق کار او، اتاق غذاخوری و آشپزخانه دو
ورودی دارند. این امر به ما گزینه های زیادی داد تا مردم را در مورد چیدمان
آپارتمان سردرگم کنیم. در واقع بازی با آن ها بسیار سرگرم کننده بود."