فضای منفی از منظر مفهومی در دل واژه های متفاوتی نشسته است که از میان ان ها می توان به وقفه pause، فاصله interval، نابودگی nothingness، سکوت silence، تهی بودگی emptiness و خلا void اشاره کرد، جدا از انکه باید بپذیریم نفی گری negativity به معنای پوچ گرایی nihilism نیست، بلکه می توان بدان وجه مثبت و ایجابی داد و در قامت ناهمسانی زنده و فعالی که امکانی بر تحقق زبان، حدوث تجربه، اتخاذ تصمیم و تکوین قضاوت می گشاید تعبیرش نمود. بایستی این نکته را نیز مد نظر قرار دهیم که به موازات این تنوع معنایی و واژگانی، شاهد تکثر تعبیری متبادر بر این مفهوم نیز هستیم. اتووود سعی می کند در سلسله ای از تکه نوشتارها وجوه متفاوت تبلور فضای منفی را در گستره های متفاوتی از کنش فکری و عینی بازنمایاند.
تئودور آدورنو در کتاب دیالکتیک منفی به وجه منفی تفکر می پردازد:
اگر دیالکتیک منفی تلاشی باشد برای در خویش نگری تفکر، بایستی پذیرفت پی امد محسوس ان این است که تفکر حقیقی علیه خودش نیز بیاندیشد. اگر تفکر تا ان مرزی پیش نرود که حتی از مفهوم بودگی نیز بگریزد اساسا تفكرى خواهد بود كه واقعيت جنايت و ظلم را مي پوشاند و پنهان مي كند درست به مانند موسیقی ای که مامور اس اس بدان گوش فرامی داد تا صدای جیغ قربانیانش را در ان خفه کند.