در آثار میشل فوکو، فضا نقشی موثر در فهم مناسبات اجتماعی قدرت ایفا می کند. در گفتمان میشل فوکو نه فقط فضاست که در قامت عنصری حیاتی در تجربه قدرت ظاهر می شود بلکه قدرت نیز در کار خلق گونه خاصی از فضاست. فضا برای میشل فوکو از دو وجه حائز اهمیت است، فضا برای او بیشتر راهی است برای تفکر مبتنی بر هم زمانی تا به اندیشیدن در زمان، از سوی دیگر فضا برای او ابزاری است برای هم ایندی گستره ها، حوزه ها و بسترهای کالبدی یا معمارانه تفکر. با یک چنین پیش زمینه ای درک او از کردارهای فضایی منظومه ایست پیچیده از کنش های ایدئولوژیک و مادی. یکی از دغدغه های میشل فوکو در مکاشفه بر فضا هم از منظر ایده ئولوژیک و هم از نظر مادی، توجه به فضا به مثابه ابزار فهم چگونگی شکل گیری و کنش قدرت است.
فضاهای شهری به گمان فوکو ازمایشگاه های قدرت اند و نظارت بر شهر مفهومی است برامده از همْ رسش دانش، قدرت و فضا، روال رایج بر مفهوم نظارت، کاربرد قدرت را تقریبا ذاتی شهر می سازد و بر این قرار است که مردم بدون هیچ دلیل مشخصی کنترل، دسته بندی، هنجارین و منظم می شوند. در یک چنین بستری نظارت عملا به مثابه ابزاری برای تشدید فرایندهای تصفیه و همگن سازی فضای شهری به کار می اید.