اینجا خانه ماست. کاری از فرامرز شریفی و ساخته حسن تاج الدین و ما از سال 1381 به همراه سه زوج دیگر که همگی از معماران شناخته شده هستند، دراینجا زندگی می کنیم. شاید هیچ کدام از ما به لحاظ سبک و سیاق طراحی مشابه این ساختمان طراحی نکنیم ولی با گذشت بیش از ده سال و علیرغم گسترده شدن زندگی و کمبود فضا راضی به ترک این بنا و نقل مکان نیستیم.
به لحاظ تعاریف سبکی معماری و تئوری های رایج معماری نمی توان ان را در گروه مشخصی قرارداد و به لحاظ تعاریف رایج در بازار امروزه مسکن در تهران نیز ساختمانی معمولی تلقی می گردد. همه ما این ساختمان را دوست داریم، حتی سکنه غیر معمار آن. این ساختمان استخر و سونا، سالن اجتماعات و لابی ندارد. تاسیسات ان کاملا ابتدایی و شامل رادیاتور و کولر ابی است. مصالح به کاررفته در ان نیز کاملا ابتدایی است. سنگ تراورتن خام در نما و سطوح ساده اندود گچی در داخل که به هیچ ادعایی معرف شخصیت خود هستند و فضاهای داخلی بی هیچ پیرایه ای و دور از هیاهو بر عملکرد خود تاکید دارند.
ولی این ساختمان دارای یک ارزش بسیار بزرگ می باشد و آن "صداقت" است. صداقت نه به معنای دروغ نگفتن و راست گویی بلکه به معنای یکی بودن گفتار و کردار. صداقت کلیه فضاها و اجزا این ساختمان ما را مجبور به رفتار توام با صداقت می نماید. فضاهای مسکونی حال حاضر تهران به شدت بی صداقتند و فریبکار. از ظاهر ساختمانها پی به ریای ان می توان برد درست مثل ادمهای شهر. گویی دیگر ساختمان ها محلی برای زندگی نیست بلکه مکانی هستند جهت به رخ کشیدن قدرت و ثروت.
ساختمانها هم مثل ادمها راز ماندگاریشان صداقت است.