والتر گروپیوس در سال ۱۹۴۱ پس از جدایی از مارسل بروئر خطاب به هربرت بِیِرHerbert Bayer اینگونه مینویسد: ”چیزی که مدتها از آن هراس داشتم هماکنون به وقوع پیوسته است، یک نزاع جدی.“
گروپیوس از زمانی که بروئر به عنوان دانش آموزی موفق در
باهاوس درخشید به مدت ۲۰ سال همواره از این جوان با استعداد که ۱۹ سال از خودش کوچکتر بود حمایت کرده بود و بروئر هم شخصا هرگز این حقیقت را انکار نکرد.
بروئر اولین سال پس از تحصیل خود را در پاریس گذراند ولی گروپیوس او را متقاعد کرد که به عنوان مسئول کارگاه مبلمانسازی به باهاوس برگردد تا از این طریق بتواند همزمان با انتقال مدرسه به ساختمان جدید در شهر دسائو Dessau به عاملی تاثیرگذار بدل گردد و رویکردی پیشرو و تکنوکراتیک را در طراحی اتخاذ کرد.
این دو مرد پس از ترک باهاوس در سال ۱۹۲۸ همواره دوستانی سخت و صمیمی باقی ماندند و گروپیوس پس از مهاجرت بروئر به لندن در سال ۱۹۳۵ جک پریتچارد Jack Pritchard را تشویق کرد تا درآنجا حامی بروئر باشد.
در سال ۱۹۳۷ ٫ بلافاصله پس از آنکه گروپیوس بریتانیا را با هدف استخدام شدن بهعنوان مدیر مدرسه معماری در دانشگاه هاروارد به مقصد ایالات متحده آمریکا ترک کرد٫ از بروئر دعوت به عمل آورد تا بهعنوان استاد در یکی از پرکتیسهای معماری وی را یاری کند. اما بروئر همواره بهدنبال استقلال و عدم وابستگی بود و در سال ۱۹۴۱ یک اتفاق ظاهرا جزئی٫ سرانجام موجب این ”نزاع جدی“ شد.
زمانی که گروپیوس برای حضور در یکی از مراسم داوری آخر ترم ۱۵ دقیقه تاخیر داشت٫ بروئر وی را سرزنش کرد و گروپیوس هم به تیزی و تندی به وی جواب داد و این مسئله بر خشم و عصبانیت بروئر افزود و وی را بر آن داشت تا استعفا خود را اعلام کند. گروپیوس نیز علیرغم میل باطنی خود با استعفا او موافقت کرد اما همواره او را به عنوان استاد و معماری لایق مورد تمجید قرار داد.